خاطرات شیرین مدرسه

Posted on at


یادش بخیر...! روز های آخر شهریور همهء شهر غوغا بود، همه عجلهء آماده شدن و رفتن به مدرسه را داشتند. روز اول مهر، روز اول دوباره شگفتن، روز پا گذاشتن به پلهء بالاتر چه روزی بود.....روزی که همه دوستانشان را میدیدند و با یکدیگر شادی میکردند و با هم سال تحصیلی جدید را آغاز میکردند



یادش بخیر زنگ آخر توی کوچهء مدرسه، چقدر شلوغ بود و همه با دوستان شان به سوی خانه روان بودند. یکی از آن دانش آموزان من بودم دوستانم زهره و رقیه و...... یادش بخیر توی راه مدرسه با شوخی و بازی گوشی راه را تمام میکردیم



چقدر خوشایند بود روزی که قرار بود به گردش علمی برویم... چقدر خوشآیند بود روزی که در امتحان نمره 20 را ازآن خود میکردیم . هر وقت به شوخی های سر کلاس یا به زنگ تفریح فکر میکنم، دلم آتش میگیرد که چرا آن روز ها بر نمیگردند. از همه سختر لحظهء است که به روز جدایی از دوستانم فکر میکنم. روزی که همه گریه میکردند و میگفتن: "اگر به افغانستان نروی دنیا به آخر میرسد؟" اما من مجبور بودم از آنها جدا شوم چون میخواستم به کشورم بازگردم. دوستانی که 8 سال از عمرم را با آنها گذرانده بودم، چگونه میتوانستم از آنها جدا شوم



 به ریحانه که سردستهء دختران افغانی بود که حتمی استادان از او حساب میبردندحالا دیگر آن ریحانه نیست چون دوستانش که اعضای اساسی بدنش بودند از او جدا شده بودند و بدن بدون اعضا زندگی کردنش خیلی مشکل است. هر چی بر سر من گذشت تقدیرم بود و من اگر شکایتی هم داشته باشم از فلک دارم



غم غربت غم یاران چه رنگ است                خزان و فضل رنجوری چه رنگ است


کسی که نو بهاری را ندیده                        چه میداند گل ثوری چه رنگ است


 


"ریحانه فروتن از مکتب هاتفی"



About the author

Hatifi-Herat

Established in 1938, Hatifi High School is one of the largest schools in Herat, Afghanistan and has 8300 students. The students attend the classes in rotations. The school offers 116 classes only for female students. Film Annex and Citadel are building an INTERNET classroom at Hatifi High School in June…

Subscribe 0
160