کشته شدن پدری به خاطر دخترش

Posted on at


مریم دختری است که در یکی از مناطق حومه شهر زندگی دارد.اواز کودکی دختر مودب،خوش بر خورد وهمچنان زیبا روی بود .وقتی که به سنین نوجوانی گذاشت ،رفته رفته توجه بسیاری از خانواده های محل ،برای خواستگاری از او برای فرزند شان ،به جانب پدر زشد وپدرش بسیاری را به دلایل مختلف جواب گفت .تا آنکه خانواده بر اثر رفت وآمدهای بسیار،موفق شد تا جواب مثبت ابتدایی را برای ازدواج مریم با پسر شان ،از خانواده او بگیرد .اما این پایان کار وشروع یک زندگی نو بدون درد سر نبود .خبر نامزدی مریم کوچه به کوچه و خانه به خانه گشت تا آنکه به گوش کاکا بد اخلاق مریم رسید وهمراه با همسر ودخترانش ، بر این کار شوریدند ومریم رابرای فرزندشان که در کارگری در خارج از کشور به سر می برد.خواستگار شدند


.


پدر مریم با آنکه رضا بر هم زدن خواستگاری نخست ودادن دخترش به برادرزاده خود نبود ،اما به خاطر جلو گیری از کشاکش ها و مشکلات بعدی ،از خانواده خواستگار اولی ،پوزش طلبید ودخترش را بدون میل درونی ،در عقد ونکاح برادر زاده اش درآورد .



فاتحه دست صورت گرفت وپس از مدتی دامادکه از چند سال بدینسو در خارج از کشور بسر می برد ،بدون هیچ دستآورد مالی ،به کشور باز گشت یکی دو مراسم به صورت ساده ای برگذارودوران نامزدی شکل گرفت .داماد ناچار به کارگری در شهر پرداخت،اما روز به روز وضعیت نا مطلوبی می گرفت و لاغر تر میشد.خبلی زود اعتیادش به سیگار وچرس نمایان شد وبعدها پدر مریم متوجه شد که دامادش در خارج از کشور ،به چیز های کلانتر اعتیاد شده است .بلی ؛او به یک اعتیاد هیروینی بدل شده بود واین زمانی آشکار شده بود که خطبه عقد جاری شده بود.



 پدر مریم بعد از فهمیدن این مطلب ،دامادش را به منزل راه نداد. این موضوع سبب کشیده گی های فراوانی میان او وخانواده برادرش شد.آنها ز نداشتند که فرزند شان معتاد به هیروین شده باشد. چندین بار مشاجرت لفظی شان سبب شد تا اهالی محل شان نیز از این موضوع خبردار شوند. تادر یکی از شبها زمانی که مریم به مادر وبرادران کوچکتر اش به مهمانی به خانه مامای شان رفته بودند.وپدر شان به تنهایی در خانه بسر می برد.اتفاق ناگواری به وقوع پیوست.


«شب حادثه پدر داماد به همراه فرزندش به دم خانه مریم آمده بودن تا حرف های شان را یکسره کنند.آن شب هر دو خیلی اعصابانی بودن .زیرا در روز قبل از آن مادر مریم به مادر داماداز بابت عروسی،نه گفته وخواستار جدایی وطلاق دخترش شده بود.آن دو می خواستند در آن شب عقده دل خالی نموده وپدر مریم را تهدید نمایند تا عروسی صورت بگیرد .


پدر مریم آنها را به درون خانه برد .اوگفت:در خانه تنهاست ومی توانیم صحبت های مان را در داخل خانه بکنیم .آن دو با عصابانیت پیشنهادش را قبول کردند .عین صحبت،پدر مریم به برادرش گفت:پسرت هیروینی است ودر محل،مواد مخدر می فروشند وباعث اعتیادسایر جوانان می شود .



پدر داماد با شنیدن این حرف با ضربه ای محکم به صورت برادرش زد.پدر مریم نیز اعصابانی شد .در این هنگام داماد معتاد نیز با چاقوضربه ای به گردن پدر مریم زد.وقتی خون فواره زد،سراسیمه از خانه فرار کردند.در کوچه یکی از محل،آنان را دید که با سرعت در حال گریز بودند.



فردای آن شب در هنگام،باز گشت خانواده مقتول از مهمانی ،خبر قتل پدر مریم در تمام محل پیچید وماموران موظف پولیس جنایی به محل حادثه شتافتند . مقتول در اثر خونریزی شدیدوفات یافته بود وجسد برای انجام معاینات بیشتر به طب عدلی انتقال داده شد.در همین هنگام مامور ویژه تحقیق نیز به باز رسی از خانواده مقتول وعده ای از همسایگان پرداخت .



این مامور پولیس در ادامه پی برد که از چندی بدینسو اختلافات شدیدی میان مقتول وبرادروبرادرزاده اش که داماد او نیز شده بود،ایجاد شده ویکی از اهالی محل آنها را در شب حادثه نزدیک به خانه پدر مریم دیده است .ماموران پولیس به سرعت به جانب منزل مظنونین شتافتند وپدر داماد را در حالی که در خانه پنهان شده بود،دستگیر کردند.



او درهمان ساعات نخست به قتل برادرش اقرار کرد ،اما گفت که پسرش با کارد خسرش را کشته است.او از محل پنهان شدن پسرش اظهار بی اطلاعی کرد. چند روزی از این موضوع گذشت یکی از محلات بود باش معتادین به سر میبرد ،دستگیروروت که داماد مقتول نیز در حالی که در انه دستگیرگردید.




About the author

rabihazahad

mynameis helin zahad Igraduate goharshad high school Ilave in herat city

Subscribe 0
160