دیار غربت.....

Posted on at


مردم رنج دیده و ستم کشیده افغانستان از سالیان متمادی بدین سو طعم تلخ جنگ و آواره گی را چشیده اند و عوامل متعددی چون : جنگ های خانمان سوز ، انتحار و انفجار ، اختتاف و از دست دادن عزیزانشان را با چشم بصیرت دیده اند ؛همین عوامل ناگوار باعث گردیده تا دیار و خانه وکاشانه شان را ترک نموده و راهی سرزمین های بیگانه شوند و طعم تلخ و زهر آلود غربت را بچشند.

با آنکه در ملل همجوار امکانات و تسهیلات فراوان وجود دارد ولی هر لحظه در انتظار روزی نو روزگاری نو وچشم در راه افغانستان با صلح و ثبات بسر میبرند.

در ملل بیگانه تن به هر نوع اعمال شاقه ازبرای بدست آوردن لقمه نان داده و زیر بار هر نوع اهانت و دشنام رفته ولی به علت اوضاع نابسمان کشورشان باز هم قادر به بازگشت به دیار شان نیستند .

مردم غیور و با شهامت افغان زمین سالیان سال با هر نوع سختی و ظلم بیگانگان که وطن مان را میدان نبرد و عرصه رسیدن به اهدافشان قرار دادن مبارزه نمودند اما به نتیجه ای نرسیدند تا بلاخره مجبور به ترک وطن و خانمان شان گردیدند.

به امید یک افغانستان آباد و سربلند و روزی که دیگر کسی طعم تلخ غربت را نچشد.

 

شعر از پدر عزیزم که در دیار غربت سروده شده

(سرنوشت)

روزگاری در جهان ما اعتباری داشتیم

شهرت و نام و نشانی آشکاری داشتیم

افتخار ملی ما یک غرور خاص داشت

مردم نام آوری بودیم ؛ وقاری داشتیم

رشک ملتهای دیگربود نام و ننگ ما

در ره همبستگی خود ،شعاری داشتیم

سربکف ازبهراستقلال خودرزمیده ایم

در ره آزادی خود ، اختیاری داشتیم

جرأت دشمن بمرزکشور ما ترس بود

غیرت ومردانگی و ننگ وآری داشتیم

حسرتا درآتش جنگی که میسوزد وطن

میرود بر باد ازآن دار و نداری داشتیم

پابرهنه،چاک دامن،سینه سوزان چشم تر

بی وطن گشتیم خدایا ما ، دیاری داشتیم

(دایم) اهل دل بزانو میگذارد سر زغم

سرنوشت واژگون و تار و ماری داشتیم

 



About the author

khatera-fakher

Khatera fakher
english and computer teacher
in Gowharshad high school
Herat Afghanistan

Subscribe 0
160