در این هفته باز بر این شدم تا راجع به یکی از موضوعاتی که در هفته های قبل اشارتی به ان داشتم سخن اغاز کنم، از پدیده ای که بعد از سپری کردن فاصله ئ زمانی نه چندان دور دوباره دامن گیرمان شده است و گویی قصد رهایی مان را ندارد و می خواهد اسیرمان سازد.
انتخابات! انتخاباتی که با تمامی ان همه بالا و پائین پریدن ها، مصارف هنگفتی که از لطف بیگانگان برخواسته بود، تجهیزاتفراوان، لحظاتی بی شماری از این زندگی، ان همه تلاش و نیروی انسانی؛ نتوانست تا نتیجه و حق تمام اینها را ادا نماید و شخصی را بر کرسی ریاست تکیه زنند؛ هر چوکی بالاتر سختی هایش هم بیشتر. ولی مردم با دریایی از امید واری و مشکلات به پای صندوق های رای دهی رفتند، تا انچه را که در این سیزده سال گذشته افسوسش را خوردند بدست اورند و تضمینی برای فردایی بهتر کسب سازند.
اما انچه که بیشتر در این ایام، در این سو و ان سو به چشم می خورد،چیزی به جزء از تمامی اینها است، رقابتی تلخ و بی معنی،سر سختانه و خشم گینانه، به جزء از تحقیر و توهین یک گروه به گروه دیگر و تعرض ایشان بر مذهب وقوم و حتی خانواده های همدیگر.به نظر من این نیست ان دموکراسی و فرهنگی که مردم مان فریادش را می زدند.
ولی در مکتب حوض کرباس و در میان این بانوان نیز انتخاباتی بر پا شد، اما ارام و مصلحانه و خردمندانه و البته اگاهانه، هیچ یک بر دیگری نه توهین کرد ونه تعرضی و با ارامی واینکه یکی از بانوان انکس مان منحیث رئیس شورای فرهنگی انتخاب گردید.در کنار این انتخابات بانوان انکس در این هفته هر یک صاحب حساب در شبکه ئ جی میل گردیدند و با تمام اجزایش اشنا شدند و در کناران با محیط فیلم انکس و تمام محتوایش اشنا شدند، و انگیزه ئ درونی ایشان در زودتر شامل شدن در این رسانه چندین برابر شد. بانوانی همچون منصوره، یلدا و افسانه مقالت زیبایی به رشته ئ تحریر در اوردند.
برای خواندن مطالب قبلی فلم انکس لیسه حوض کرباس میتوانید پیوند زیر را دنبال نماید:
http://www.filmannex.com/Hozakarbas-Herat/blog_post
فرشته احمدیان