جنايت قرن بیست و یک

Posted on at


 


هرگاه به چهره اش نگاه ميكني سراپاي انسان را وحشت فرا  مي  گيرد ، از اثر پاشيدن تيزاب به اين سرنوشت دچار شده است.


 


شيما  20   سال دارد ، او در خانواده تولد شده است كه به انسان و كرامت انساني ارج مي گذارد .


او يكسال قبل با پسري  كه خود و خانواده اش به اين وصلت راضي بودند نامزد شد.


 


شيما به نامزد و خانواده نامزد خود سخت احترام داشت و نامزد خود را يگانه مونس زندگي خود  ميدانست، اين خوشي پايدار نماند چند  ماه از نامزدي شيما نگذشته بود كه تهديد يكي از  خواستگاران قبلي شيما آغاز گرديد.



 


او مكررا خانواده شيما را تهديد مي كرد تا اين نامزدي را فسخ نمايد ، ولي شيما و خانواده اش به اين تهديد چندان اهميت قايل نمي شد و حاضر به اين كار نبودند


.


شيما خواهري ديگري داشت بنام گلثوم كه هنوز صنف دوازدهم را به پايه اتمام نرسانيده بود ،گلثوم نيز از در مسير راه از سوي آنان آزار و اذيت مي شد تا اينكه  خانواده مانع تحصيل دخترشان شود.


 


تهديد ها ادامه داشت سرانجام مراسم عروسي نزديك شد بنابر رسم و رواج خريد عروسي پايان يافت .


چند روزي به عروسي شيما نگذاشته بود كه در يكي از نيمه شب ها مردان مسلح به منزل پدر شيما يورش بردند .


 


پدر شيما را باريسمان بستند و در داخل بوجي افگندند بقيه اعضاي خانواده را اتاق جداگانه و درب اتاق را بروي آنان بستند و به تلاشي منزل پرداختند.


 


 تمام جهزيه هاي شيما را با 90 هزار افغاني پول نقد با خود بردند و با پاشيدن تيزاب بروي شيما خانه را ترك گفتند.


 


شيما آن لحظه را  دردناكترين لحظه زندگي و جنايت قرن 21 مي نامد.


 


او آرزو دارد تا عاملين قضيه اش دستگير و به جزاي اعمالش برسد و خودش دوباره صحت ياب و با نامزدش ازدواج نمايد.


 


شيما و نامزدش هنوز هم يكديگر را عاشقانه دوست ميدارند.



About the author

160