ملاله یوسف‌زی؛ از دره سوات تا جهانی شدن

Posted on at


منبع: تکه های ویدیویی، تلویزیون سی ان ان


نوشته‌: محمد رفیع سینا، روزنامه نگار



همه خواستش رفتن به مکتب است. اما، ملاله یوسفزی 15 ساله در وادی سوات پاکستان با خانواده‌اش زندگی می‌کند. جای‌که به گونه سراسری در اداره طالبان تندرو است با ایدیولوژی که کاملا مخالف موسیقی و فیلم می‌باشند، چه به جا که زنان در بیرون به چشم بخورند و یا دختران روانه مکتب باشند. اما، ضیا‌الدین، پدرش از چند تا اتاق کرایی صنف های درسی ساخته است، جایکه ملاله هم آنجا شرکت می‌کند. او در دره سوات، یگانه دختری بود که به این ایدیولوژی طالبان  پشت پا زده بود. با لباس‌های ساده به مکتب می‌رفت و کیف با نشان هری پاتر (Harry Potter) را هم به پشتش می‌انداخت. علاقه‌مند آوازخوان‌های غربی، جستین بیبر و سلینا گامیز نیز بود و به موسیقی شان گوش می‌داد.


دیری نگذشت که طالبان این وادی، بخاطر تحقق بخشیدن آن ایدیولوژی شان، در نهم اکتبر سال 2012 قصد کشتن ملاله را کردند و سرش را هدف شلیک گلوله قرار دادند.


به گونه معجزه آسا، او زنده می‌ماند. زمانی‌که ملاله یوسفزی از کوما یک هفته‌ای چشمان‌اش را باز می‌کند‌، بالای بستری خود را پیدا می‌کند که دور از خانه و مکتب‌اش است. افراد دورو برش با چپن‌های سفید به زبان مادری‌اش، اردو صحبت نمی‌کنند، بلکه انگلیسی می‌گویند. پس از لحظه سر گیچه رفتن، می‌داند که آنجا پاکستان نیست، انگلستان است. کشوریکه مایل‌ها از وطن‌اش فاصله دارد.


زمانی‌که بیدار می‌شود، اولین واژه های که از زبان‌اش به وسیله قلم روی کاغذ می‌براید، پرسیدن احوال پدر و مادرش است. تیوب که وارد دهن او شده برای بهتر نفس کشیدن، وی را از سخن گفتن باز داشته است.



او در یکی دیگر از تکه های ویدیویی که نشان شبکه سی ان ان امریکا رویش است، می‌گوید: "از خدایم ممنونم که زنده هستم، از خدایم سپاس‌گذارم که می‌توانم نفس بکشم."


از این‌که زنده مانده است، به نظرش عجیب می‌آید. اما، با وضع نه‌چندان خوبی که دارد، به فکر صحت‌مندی پدرش است و از سوی هم به فکر این است که چگونه پدرش حساب بیمارستان را که در آن بستر است تسویه خواهد کرد، "به خانه کرایی زندگی می‌کنیم، مکتب پدرم هم کرایی است، من پولی نزدم ندارم و مطمین هستم که پدرم هم ندارد، نمیدانم که پدرم از کجا قرض خواهد کرد و به چه مقدار پول قرض‌دار خواهد شد."  


این همه چیزهای است که ذهن‌اش را به خود مشغول ساخته و او را در حالت نگرانی نگهداشته است.


تقریبا یک سال بعد


ملاله یوسفزی، حالا پا به شانزده سالگی گذاشته و در مقابل دوربین‌ها و افراد زیادی، در شهر نیویورک در مورد دره سوات پاکستان می‌گوید، "طالبان همواره می‌گفتند که ما به‌خاطر اسلام می‌جنگیم، چیزی که با آن کاملا موافق هستم."


او به دنباله سخنان‌اش گفت: "من می‌خواهم به طالبان بگویم که صلح‌جو باشند و جهاد واقعی این است که از طریق قلم، استدلال و سخن گفتن باشد نه گرفتن جان مردم به ناحق. این گونه جهاد را پیش گیرند، جهادی که هم اکنون من هم انجام می‌دهم. من مبارزه می‌کنم بخاطر بدست آوردن حقوق خود و حقوق هر دختر دیگری که از آن محروم هستند."



او یکی دیگر از خاطراتش را هم گفت، "از مکتب راه خانه را به پیش گرفته بودم که صدای مردی را شنیدم که می‌گفت، "تو را خواهم کشت!" به گام‌هایم سرعت بخشیدم و پس از چند لحظه به عقب دیدم که آیا او شخص هنوز هم به تعقیب من است، دیدم که به تلفن صحبت می‌کند، کمی راحت شدم و نفس عمیق کشیدم. ندانستم که را از طریق گوشی همراه‌اش تهدید می‌کرد."


او افزود: "این همه اتفاق‌های روزمره است که یک کودک سواتی و یا هم فرد دیگری باید بشنود و تحمل کند." او می‌خواهد که این همه به‌زودی در جای‌که قبلا بودوباش داشت از میان برداشته شود و فضای صلح‌آمیز در آنجا سایه اندازد. 


ملاله و سیاست


تا پیش از مورد حمله قرار گرفتن، ملاله می‌خواست در آینده داکتر شود و نمرات خوبی را هم در مکتب می‌گرفت، خندید و گفت: "نه به‌خاطر این‌که پدرم مدیر مکتب ما بود، بلکه نتیجه کوشش من در درس‌هایم بود."


اما، پدرش ضیا‌الدین با شناختی که از دخترش دارد او را یک "اعجوبه" خطاب کرده و تشویق‌اش می‌کند به سوی سیاست‌مدار شدن. چیزی‌که مورد پسند ملاله هم بلآخره قرار گرفته است.  او می‌گوید، "با داکتر شدن فقط می‌توانم به افراد محدود جامعه خود کمک کنم، اما با سیاست‌مدار بودن می‌توانم به تمام کشورم خدمت کنم."


او اضافه کرد: " در پاکستان داکتران زیادی هستند که مریضان و زخمی ها را تداوی می‌کنند، بلکه من می‌خواهم سراغ آن کسانی بروم که افراد بی‌گناه را می‌کشند و میخواهم که این وضعیت به سوی توقف برود. این هم می‌تواند مانند کاری باشد که داکتران انجام می‌دهند."     


یک چیز دیگری هم مقابل ده‌ها نیویورکی و کمره های تلویزیون سی ان ان گفت، "من می‌خواهم در آینده نخست وزیر پاکستان باشم."


ملاله یوسفزی دختری است بلند پرواز، او می‌گوید: "طالبان با این حمله من را متیقن کردند که حتی مرگ هم من را حمایت می‌کند."


او افزود: "آنان می‌توانند به جسمم شلیک کنند، اما هیچ‌گاه نمی‌توانند رویاهایم را از بین ببرند." حمله که او را بر سر زبان‌ها در جهان کرد و از طریق تلویزیون سی ان ان امریکا هم شهره به شجاع‌ترین دختر جهان شد.


 



About the author

RafiullahCena

Muhammad Rafi is a 23-year-old boy who has already graduated from Journalism Faculty of Herat University.
He works both at one of Herat Local Radios as an announcer and Film Annex as a blogger.

Subscribe 0
160