موسیــــــقی و زنـــــــدگی

Posted on at


از روزگاران متمادی بدین سو معمول است که آنانی که با موسیقی سر و کار دارند و حتا کسانی که ندارند آگاهانه و یا نا خود آگاه موسیقی را غذای روح می خوانند و هم چنان عده ای هم هستند که بر علاوه ی اینکه موسیقی را غذای روان انسان نمی دانند بل نفرت نیز دارند ولی کسانی هستند که بی طرف و بی رای اند


.


به نظر من واژه ی موسیقی و مفهوم لفظی آن منافات با رای آنانی که از موسیقی احساس نفرت دارند, ندارد چون موسیقی در اکثر مورد ها هست حتا وقتی که قرآن تلاوت می شود با یک میزان صدا ( موسیقی ) ویژه ای خوانده می شود اما معظل اساسی نفس موسیقی و معنای اصطلاحی آن است که همانا تحریک کنندگی موسیقی مورد نقد و تمرکز قرار می گیرد.


من به این ایمان دارم که موسیقی نمی توانند که روح بشر را تغذیه کند چون روان انسان بحث به مرتبه ها بالایی است چه بسا که موسیقی و ساز و آواز بتواند آنرا تغذیه و پرورش کند زیرا تغذیه دادن بخش مهم پروراندن است و اینکه روح بشر توسط موسیقی پرورانیده می شود حرف محال است چون روح انسان چیز پیش پا افتاده نیست. خداوند ج میفرماید :  (( و نفخت فی من روحی )) ترجمه : و من از روح خود به او ( انسان ) دمیدم, بنا برین با توجه به عظمت خدواند که از روح خود در بشر دمیده است, آیا عقل این را قبول می کند که روح به این لطافت و پاکی را موسیقی بپروراند؟  خیر ,هرگز امکان ندارد


.


 اما آیا موسیقی هیچ تاثیر ندارد؟


در مسله ی تغذیه ی روح به طور کامل مخالف جمله ای هستم که زبان زد اکثر مردم شده است اما از اینکه موسیقی تاثیر دارد, نمیتوانم چشم پوشی کنم.


موسیقی از تاثیر گذاری خاصی برخوردار است به این معنا که انسان ها خواه نا خواه وقتی که به موسیقی گوش فرا می دهند تحت تاثیر آن قرار می گیرد چنانچه بعضی شاد, عده ای هم غمگین , کسی هم به پای کوبی و آنهایی که غزل گوش می دهند آرام می باشند پس این همه تاثیر گذاری موسیقی را بالای فرد نشان می دهد. اما در کل اگر بحث روی مفاد و زیان باشد, موسیقی چیزی نیست که انسان ها از طریق آن کدام سودی حاصل کنند بر عکس دانشمندان به این معتقد اند که شنیدن موسیقی تحریک کننده ی مغز انسان به سوی خرافات است همچنان می گویند که شنیدن موسیقی باعث کندی  حاقظه نیز می شود بنا برین ضرور نیست که پیرامون فایده و ضرر زیاد پیچید چون همین یکی دو جمله جوابگوی تمام موضوع ها است.


در افغانستان کشور عزیز ما نیز اکثر قشر جوان خواهان و علاقمند موسیقی به نوع های مختلف آن هستند نه فقط این بل اینکه لیسه مسلکی موسیقی نیز در کشور موجود است به طور مسلکی استادان داخلی و فرامرزی به تدریس فرزندان افغان مشغول اند و از سوی دیگر نیز سالانه برنامه های متخلف نظیر (( آواز افغانستان )) , (( ستاره ی افغان )) و از این قماش برنامه ها برگزار می شود تا باشد که استعداد های موسیقی افغانستان را کشف و رشد بدهند


.


اگر ملاحظه شود متوجه می شویم که عده ای قابل ملاحظه ی جوانان آنانی که استعداد دارند یا ندارند همه و همه رو به موسیقی آورده اند و بزرگترین فرصت را برنامه های تلویزیونی- که می توان مسابقه  بین آواز خوان ها از آن نام برد – می دانند و در ان اشتراک می کنند , اما کدام اشتراک کننده چه هدفی در سر دارد را من و اکثر ما نمی دانیم , اما جوانی که نمی خواهم اسمی از او بگیرم به من چنین گفت : (( فرزاد جان هدف من به خاطر آواز خوانی و اشتراک در چنین برنامه ها فقط پول است چون من فامیل دار هستم و به هر قسم ممکن می خواهم که پول داشته باشم که در پهلویش مشهور هم می شوم.)) , بنابرین می توان از روی ایده ی این جوان فکر اکثر اشتراک کننده ها راخواند چون مسله ی اقتصاد زیر بنای تمام مسله های مادی زندگی بشر است زیرا یکی از عامل های روی آوری به موسیقی مشکل های اقتصادی جوانان است..


 در این مقاله ی خود من طبق معمول نمی خواهم که نتیجه گیری و یا بیشتر از این نظریه پردازی کنم , پس حرف های بعدی را از شما دوستان عزیز می شنوم.


نویسنده : فرزاد صالحی



About the author

farzadsalehi

Student of Journalism Faculty

Subscribe 0
160