با لباس سفید بیرون شدن ، با کفن سفید داخل شدن

Posted on at


 

او به سان بهی زرد گونه به نظر میرسد هنوز کاملاً صحت یاب نگردیده است شاید خون ریزی بیش ازحد مجال نمی دهد تا صحت از دست رفته اش دوباره دریابد اثرات کم خونی به وضاحت در سیما اش ظاهر است .

 

 

گلالی هنوز هم مطیع و فرمان بردار است وقتی از او ببرسی وقتی دوباره به خانه شوهر برگردی باز هم ظلم و ستم را قبول میکنی با لبخندزهر ناک میگوید چاره ندارم باید قبول کنم " دختر یک بار که از خانه پدر با لباس سفید برآمد دوباره با کفن سفید بیاید " این رسم از بزرگان به ما میراث گذاشته است اگر خوب است یا بد خانواده ام برایم این درس را داده اند .

 

 

او در کودکی "بدل " شده است او تنها از بدل شدن و ازدواجزیرسن شکایت ندارد گلالی روز ها را به کار های شاقه و خلاف نیروی فزیکی بالای مزرعه انجام میداد  از بامداد تا شامگاه در مزرعه  کار میکرد ، شامگاه در کنار دیگ و دیگدان و اطاق خوابش تنورخانه بود .

 

 

شوهر اش به او چندان میل و رغبت نداشت به عنوان کنیز در خانه به سر میبرد .

 

گلالی در 13 سالگی مجبور به ازدواج گردید بود برادراش برای به دست آرودن به خواسته هایش خواهر خود را قربانی کرد .

 

فقط چند روزی آغاز عروسی شوهر اش از گلالی به سان بازیچه استفاده میکرد بزودی جای گلالی مزرعه و تنور خانه گردید .

 

شوهر گلالی با دختر خاله اش رابطه داشت با گلالی به رسم بدل ازدواج کرده بود او به این باور بود که مرد حق دارد چندین بار ازدواج کند غافل از آنکه با چه شرایطی .

 

گلالی که مجبور بود تابع سنت های نا پسند باشد مهر سکوت به دهن داشت او میدانست که شوهراش ازدواج مجدد می نماید او فکر میکرد اگر شوهر اش دوباره ازدواج هم نماید زندگی اش بدتر ازاین نخواهد شد .

 

گلالی غافل از این بود که شوهراش شرط دختر خاله را مبنی بر قتل گلالی قبول نموده است شوهر گلالی بدون آنکه گلالی کدام حرکت منفی در برابر شوهر اش انجام داده باشد فوراٌ دست به تفنگچرهی برده و به گلالی شلیک کرد .

 

گلالی تا آن لحظه تصوری چنین عمل را ازشوهر اش نداشت بدون آنکه بداند بر او شلیک شده از جا برخاست دفعتاً متوجه شد که روده هایش از روی بطن اش بیرون شده است او هنوز هم ندانسته بود که اتفاقی افتاده است .

 

پسر کوچک همسایه که ناظر  صحنه بود فوراً همه را با خبر ساخت همسایه ها که انتظار چنین روزی را از شوهر گلالی داشتند همه دور هم جمع گردیدند شوهر گلالی را دستگیر و گلالی را به شفاخانه انتقال دادند .

 

همسایه ها در مقابل مسوولین شهادت دادند که شوهر اش به گلالی شلیک نموده است فعلاً شوهر گلالی در زندان به سر میبرد .

 

 

گلالی که در یکی از نهادهای حمایت از زنان به سر میبرد به دلیل تهدید خانواده شوهر اش و رابطه دامادی برادرش با خانواده شوهر اش  ، راۀ برگشت به خانه پدر ندارد .

 

گلالی هنوز هم به دلیل سنت های نا پسند جامعه افغانی و تهدید مادر شوهراش حاضر به گرفتن طلاق نیست او هنوز هم میخواهد بخاطر یگانه برادر اش به قربانی دادن ادامه دهد .

 

 

 



About the author

160