بنبست هابر سر امضای سند همکاری های امنیتی به کجا خواهد رسید؟

Posted on at


 


 


سند همکاری های امنیتی و یا همان پیمان استراتیژیک ( طویل المدت ) میان افغانستان و ایالات متحده امریکا از دیر زمانی افسانه ساز در اذهان عامه شده است زبان هابطور کلیشه ای و مداوم با یاد آوری از این پیمان و بحث پیرامون این سند همکاری های درازمدت انس گرفته است. از اطفال گرفته تا بزرگان، مو سفیدان، زنان، مردان، با سوادان، بی سوادان، روشنفکران و... همه در مورد امضا شدن و یا نه شدن این سند لب گشوده  وبه  عادت همیشگی شان تبدیل شده است. که حتا حالات و اوضاع زندگی کنونی و آینده ی خود را وابسته به امضا شدن و نه شدن این پیمان می دانند.اینجاست که پرسش های فراوانی ایجاد می شود که این پیمان یعنی چه؟ این پیمان چه اهدافی را دنبال می کند؟ برای افغانها چه سودی را در پی خواهد داشت؟ و ده ها پرسش دیگر....


این پیمان قسمیکه در ابتدا به آن اشاره ای داشتم در پیوند به سندی قرار است امضا شود که چندی پیش میان حامد کرزی ریس جمهوری افغنستان و بارک اوباما ریس جمهوری امریکا در کابل به امضا رسید . در واقع این سند مکمل همان سند امضا شده است؛ فرق بارزی که این سند با سندی که قبلا به امضا رسیده است اینست که در این سند بیشتر روی روابط نظامی در دراز مدت میان این دو کشور و بحث روی جزییات این روابط تاکید صورت گرفته است. اهدافی را که امضای این سند دنبال می کند در ظاهر تاسیس پایگاه های دایمی نیروهای ایالات متحده امریکا درافغانستان ، همکاری های درازمدت نظامی و اقتصادی این کشور با افغانستان خوانده شده است اما با مراجعه به تاریخ ادوار گذشته و با تعقل در مورد پیشینه ایالات متحده امریکا در می یابیم که این کشور اهداف فراتر از آنرا دنبال می کند که می خواهد در دراز مدت به آن برسد و زمان است که این پرده را از روی این اهداف بالا وچهره عریان سیاست های ایالات متحده را برملا خواهد ساخت.


 در پاسخ به این پرسش که چرا افغانها نیازمند امضای این سند هستند و یا افغانها چه سودی را با امضای این سند بدست خواهند آورد باید گفت که در اوضاع کنونی کشور که هنوز تجربه دموکراسی در اینجا نوجوان بوده و باگذشت یک دهه هنوز نهادینه نه شدن دموکراسی، صلح نسبی وبا وجود حضور نیرو های بیش از 40مملکت  هنوز هم افغانها  با نا امنی ، فقر، تنگدستی ، تهدیدات ، ظلم، نابسامانی ها و هزاران مشکل دیگر دست و پنجه نرم می کند؛ بیش از هر کشور دیگری در گیر در این سند افغانستان نیازمندتر برای  امضای این سند است و ظاهرا سود بیشتر نسیب افغانها خواهد شد. البته شایان ذکر است که امریکا هم از سود این پیمان بی بهره نخواهد ماند پافشاری ها و تاکید انها گواه آن است که شاید به زعم خود شان بیشترین سود را آنها ببرند.  


با آنکه حداکثر مردم افغانستان به امضای این سند موافق هستند و بر مواد این پیمان از قبل مهر صحه گذاشته اند در واقع همه نابسامانی ها و نا امنی ها را حتا رشد و توسعه کارو بار خود شان را وابسته و در پیوند به امضای این سند همکاری های امنیتی می دانند ؛ اما آقای کرزی با آن هم علی الرغم رضایت خودش بار ها با فراخواندن جرگه های تشریفاتی  و بهانه های دیگر می خواهد بار مسوولیت امضای این سند را از شانه های خود بر دوش نماینده های مردم بگذارد. این دومین بار است که آقای کرزی لویه جرگه مشورتی را به همین منظور مشوره دهی بر امضا شدن و یا نه شدن این پیمان فرامیخواند . اما این جرگه ها جز یک ابزار برای نیل به اهداف ارگ نشینان دیگر سودی و نتیجه ای را دنبال نه کرده است. هرچند که اعضای جرگه پس از به توافق رسیدن بر روی مواد تعدیل شده این سند با صادر نمودن قطعنامه ای در روز پایانی کار شان از حکومت افغانستان خواستند که هر چه زود تر این سند را به امضا برساند، اما آقای ریس جمهور با سخنان ضد و نقیض خود به نحوی می خواهد که از امضای این سند شانه خالی نماید . و با گذاشتن پیش شرط هایی چون آوردن صلح سرتاسری در مدت شش ماه، تضمین شفافیت انتخابات، داخل نه شدن نیرو های نظامی امریکا در خانه های افغانها و توقف حملات شبانه این نیرو ها گویا می خواهد که ایالات متحده را در یک آزمون قرار بدهد اگر ایالات متحده توانست که در این مدت از آزمون آقای کرزی پیروز بدر بیآید باز این سند پس از سال 2014 و انتخابات ریاست جمهوری امضا خواهد شد.


پس اینجاست که این لویه جرگه مشورتی که با مصارف هنگفت مالی ، خسارات اقتصادی برای سکتور خصوصی از درک بسته شدن شاهراه ها، رخصتی دانشگاه ها ، مکاتب و دفاتر دولتی و... برگزار شد مشروعیت و اعتبارش زیر سوال می رود ودر پیشگاه ملت یک جرگه تشریفاتی نمایان شده و نمایندگان مردم که در این جرگه اشتراک کرده بودند روسیاه و خجل خواهند شد.دیگر این چنین جرگه ها و نمایندگان در میان مردم از اعتبار ساقط شده و بی اساس می شوند.


از سوی دیگر دیده می شود که ایالات متحده با پافشاری بر امضای این سند و افزایش فشار ها از هر جانب بالای حکومت افغانستان این پیمان را در دراز مدت به سود افغانها دانسته و بر امضای این سند تاکیدکرده؛ هرگونه کمک های خود را وابسته به امضای این سند می داند. اخیرا همه گواه بودند که قصر سفید هم هشدار دادکه هرگونه تاخیر در امضای این سند به زیان افغانها بوده و سبب کاهش کمک های نظامی ، اقتصادی و جلب توجه غرب بر افغانستان می خواند.


دیده شود که آقای کرزی در پی این سخنان و خواست های خود چه اهدافی را دنبال می کند آیا می خواهد که این ننگ تاریخ را بر دوش ریس جمهور آینده بگذارد و خود نمی خواهد در آینده روسیاه تاریخ خوانده شود و یا هم امتیازاتی می خواهد مبنی بر حمایت غرب به ویژه امریکا از کاندیدای مورد نظر ریس جمهور در انتخابات آینده؟ و اینکه ایالات متحده در پی فشار های خود برای امضای این سند چه اهدافی را دنبال می کند؟ پرسش هایی است که نمی شود بطور عجولانه پاسخی برای شان ارایه نمود .  صبر و انتظار بر پیامد های این گونه چانه زنی ها میان کابل و واشنگتن راهیست که همه مردم باید گزید و هرگونه بحث و تبادل نظر پیرامون این موضوع سودی را در پی نخواهد داشت. ارگ نشینان و تیم حاکم خواست ها و سیاست هایی از پیش تعیین شده در این رابطه داشته و هرگونه چانه زنی ها را به گونه سمبولیک به اجرا گذاشته است.اینکه این سند بالآخره چه وقت و در کدام مقطع زمانی به امضا خواهد رسید گذشت زمان به آن پاسخ خواهد داد.


 



About the author

sharifafzal007

sharif afzal one of the womensannex writer Kabul Afghanistan

Subscribe 0
160