انسان های عامل و انسان های واکنشی

Posted on at


انسان یک موجود به طور نسبی ناشناخته است؛ به این معنا که امروزه نیز فن آوری ها و دانشمندان مربوط نتوانسته اند انسان را به طور کامل، تجزیه کنند و از تحلیل آن نتیجه ی نهایی و کامل را ارایه کنند که به نظر خودم عامل این، تعدد خلق و سرشت های انسان هاست، پس انسان تا حال نیز کمی نامانوس باقی مانده


است


.


به سلسله ی پژوهش هایی که عالمان روان شناسی و جامعه شناسی و بقیه علم های مربوط راجع به انسان این موجود بغرنج داشته اند، هر علم و هر عالم از نقطه ی چشم انداز خویش به انسان پرداخته است و آنرا تشریح و تعریفی کرده است.


و حال از نگاه روان شناختی 


انسان ها از نگاه علم روان شناختی و از دید قوه های درونی و محرک ها برای انجام فعالیت های روزمره به 2 بخش ؛ یعنی انسان های عامل و در بخش دوم انسان های واکنشی بخشبندی شده اند.


ابتدا انسان های عامل



قسمی که از نام این مجموعه از انسان ها معلوم است، انسان هایی اند خود کار، خلاق و متکی به خود. این دسته از انسان ها عقل خویش را بر احساس های خود حاکم کرده اند و از احساس های خود فقط برای رنگ آمیزی و خوش آیند کردن کارهای خود استفاده می کنند و به هیچ عنوانی تحت تاثیر محرک های بیرونی برای انجام کار قرار نمی گیرند.


این قسم انسان ها به طور کل خود عامل و محرک انجام هر کارشان هستند و توسط فرمان دادن به عقل و برانگیختن احساس کار را به طور جامع آن انجام می دهند. این قماش از انسان ها در تمام عمر موفق هستند و هیچگاهی کار را بی اندیشه و بی تعمق انجام نمی دهند. از جمله ی برنامه هایی که این گونه افراد دارند قرار ذیل است :


پیدا کردن راه حل سریع برای انجام معظل ها


خونسرد بودن در حین وقوع مشکل


از دست ندادن فرصت ها


فرصت شناسی و فرصت یابی


داشتن برنامه ی منظم کاری


داشتن برنامه های دراز مدت


داشتن برنامه های کوتاه مدت که برای رسیدن به برنامه های دراز مدت ممد واقع می شوند


مرور برنامه های خودی


تفریح


 دوم انسان های داکنشی



از سوی دیگر انسان هایی اند واکنشی و قسمیکه درنگ در صفت این گروه داشته باشیم می دانیم که این گروه از افراد احساس های خود را بر عقل ترجیع و اولیت می دهند و گزینه ی نخست برای انجام کار های خود را خود آگاه یا نا خود آگاه احساس های درونی شان را برمی گزینند که بر اثر محرک های بیرونی تحریک می شود.


قسمی که می دانیم در کل انسان های احساساتی در کارهای خود ناموفق اند؛ زیرا مثل بازیچه ی طفل ها آله ی دست دیگران قرار می گیرند و گویا نرم افزاری در آن ها نصب است و از فاصله های دور و نزدیک تحریک و اداره می شوند و گوش به فرمان محرک های ماورای خود شان هستند.


انسان های واکنشی به شکل وارونه ی افراد عامل استند. شاید در بعضی از گزینه ها چون تقریح و داشتن برنامه ی روزمره مشترک هایی داشته باشند اما با این تفاوت که این عکس العمل ها نیز متاثر از عامل های بیرونی است.


اگر متوجه ی افراد جامعه و چهار طرف خود باشیم به وضوح نمونه های زیادی از چنین افراد را ملاحظه می توانیم . البته جای تاسف این جاست که کمیت افراد واکنشی بر افراد عامل چربی کرده است با این حال وای به حال جامعه ای که چنین باشد.


اما اگر افراد خواسته باشند، خود را به هر شکل موجود تغییر داده می توانند؛ البته با در نظر داشت گزینه های پایینی


اراده ی قوی


داشتن انگیزه


تصمیم جدی


تمرین مسلط بودن بر احساس ها


ترجیج دادن عقل بر احاسس


تمرین این عمل ها برای ملکه شدن


و در اخیر تلقین خود به طور که این کار ها را می توانیم


نویسنده : فرزاد صالحی



About the author

farzadsalehi

Student of Journalism Faculty

Subscribe 0
160