صلح

Posted on at



صلح؛ کلمه ایست که همیشه در مقابل جنگ استفاده میشود. زمانی که ما کلمه صلح را بکار میبریم خود بخود ذهن ما به طرف جنگ کشیده می شود، یعنی که جنگی صورت گرفته وبر اثر سیاست های استراتژیک طرفین یا یکی از طرفین سیاستی را بنام صلح پیاده میکند که صلح خود میتواند به معی آتش بس باشد، ولی پشت این آتش بس ممکن است که تصمیماتی گرفته شده و سیاست های خاص اتخاذ شده باشد.
اگر بیاییم و صلح را به معنی آتش بس در جنگ بکار گیریم از یک سو جلوی خیلی از زیان ها و ضرر ها گرفته شده و از سوی دیگر مفاد زیادی برای طرفین و یا یکی از طرفین در بر خواهد داشت


.
اگر جنگ بین یک کشور حکمروا باشد ناگزیر تلفات جانی و خسارات و تلفات جلوگیری کند وطرفین تحت شرایط و باید ونباید های خاص قرار دادی دست از جنگ میکشند وبرنامه صلح را پیش میبرند اما اگر یکی از طرفین موافق صلح باشد و طرف مقابل تحت هیچ شرایطی با صلح موافقه نکندطرف مُصلح مجبور میشود که بعضی چیزها را به عنوان باج به طرف مقابل بدهد بطور مثال: یک کشور که مجبورست قسمتی از قلمرو غرامت ویا هرچیز دیگری که طرف مقابل را قانع سازد که این گونه اعمال زمانی رُخ میدهد که طرف مصلح توانایی روبرو شدن در مقابل طرف خود را نداشته باشد ویا اینطور بگوییم که نشانه ضعف مصلح میباشد که خود نوعی استعماربه حساب می آید.
اما از طرفي‌‌ می آییم و به این مسأله میپردازیم که از طرف یک نزاع بدنبال یک چیز میجنگند و هر دو برای رسیدن به یک هدف واحد باهم سرجنگ را گرفته اند. و با هم نزاع میکنند که در اینجا سران طرفین باهم نشست کرده وبر سر توافقاتی باهم قانونی را وضع میکنند، مبنی بر پیمان صلح که اینگونه صلح را میتوان به معنی واقعی صلح نامید و طرفین به تفاهم خاص و اتخاذ شده میرسند.
صلح خود میتواند از خیلی ضررها و زیان ها جلوگیری کند اولین ضرری که صلح مانع آن میشود تلفات جانی است.
در یک نزاع به طور حتمی کسانی قربانی خواهند شد. حال خواه در جنگ داخلی یا خارجی یک کشور باشد که افراد نظامی و غیر نظامی از بین میروند خواه نزاع فامیلی باشد که میان دو فامیل صورت میگیرد که با مصالحه موضوع حل وفصل میشود والبته با دخالت مراجع قضایی دومین فایده از مفاد صلح جلوگیری از خسارات مادی ومالی میباشد که خود میتواند کمک بزرگی به اقتصاد یک کشور بکند.
یعنی اتحاد مردم و در جنگ طرفین برای پیروزی از هر نوع وسایل یا سلاح استفاده میکنند که خود نیاز به بودجه مالی زیادی دارد. این بودجه مالی میتواند در راههای زیادتری مصرف شود


.
در صورت مصالحه بطور مثال: برای بالابردن قوای نظامی و یا برای پروژه های عمرانی مصرف شود که خود جای بحث دارد.
این بودجه میتواند در عمران و آبادسازی شهرها وقلمرو استفاده شود.
بودجه ای که برای تأمین مصرف خوراک و مهمات یک ارتش در نظر گرفته میشود، میتواند برای اعمار مکاتب، نهادهای علمی و آموزشی و کلینیک ها وغیره بکار برده شود وبجای تجهیز ارتش که بعد از مدتی دوباره مثلاً: یکماه نیاز به این بودجه پیدا میکند میتواند همین پروژه را در جای دیگر پیاده کند که خود باعث آبادی وترقی میشود واز مهمترین مسایلی که صلح میتواند در آن تأثیر گذاری مثبت داشته باشد جلوگیری از ویرانی فرهنگی میباشد همراه با آتش گرفتن جنگ آتش فرهنگ جامعه راهم در بر میگیرد.
بطور مثال: تمام یا اکثر توجهات به سمت جنگ میرود و از عمده زخمهایی که بر پیکره یک کشور در حال جنگ وارد می آید رکود فرهنگی است. وفرهنگ جامعه کمتر مورد توجه قرار میگیرد.
فرهنگی در جامعه حاکم میگردد که مبنی آن بر جنگ سالاری است و هرچیزی که به جنگ وجنگ سالاری مرتبط شود خالی از خشونت نیست.
( خشونت ) و‌( فرهنگ و تمدن ) همیشه به عنوان دو کلمه متضاد در مقابل هم استفاده میشود مانند جنگ و صلح جامعه ای که از فرهنگ و تمدن به سمت جنگ وخشونت سوق یابد هیچگاه نمیتواند پیشرفت داشته باشد چون دیگر در آن جامعه منطق قابل قبول نیست سطح سواد کم کم در آن جامعه پایین می آید و تنها حاصل آن بی فرهنگی و بی سوادی میباشد وجامعه ای که در آن بنیاد های علمی وفرهنگی ضعیف شود بجای این که گامی به جلو بردارد به عقب سوق میخورد.
این موضوع باعث عقب ماندگی میشود و عقب ماندگی در یک جامعه جدا از مرگ علم وفرهنگ و تمدن نیز باعث میشود که بعضی از همسایگان یک کشور وسوسه شوند و دست به تجاوز و استعمار گری بزنند.
که در آن زمان چاره ای جز سر تسلیم فرود آوردن نیست و آن وقت است که علاوه بر فقدان فرهنگ و تمدن استقلال جامعه از هم میپاشد و دیگر چیزی به نام ملیت وجود نخواهد داشت این مشکلات زمانی بروز میدهد که گزینه ای بنام صلح وجود نداشته باشد ویا اینکه چیزی به بنام صلح معنایی نداشته باشد ولی صلح وجود دارد و مصالحه اینجاست که مهم ترین و اساس ترین نقش را بازی میکند.
فرزندان زجر کشیده افغان که در آن زمان آرزو میکردند یکبار طلوع آفتاب آزادی، علم وفرهنگ را با چشمان پر از درد خویش نظاره گر باشند فرزندانی که با پای برهنه و لباسهای کهنه و دلهای خونین خویش به امید فردای روشن بودند فرزندانی که با زبان بی زبانی ولی با چشمانی که هزاران در د وبی پناهی در آن نهفته بود دست تجاوزگر اشغالگران بیگانه تمام امید هایشان را ویران و آنها را پرپر ساخت.
بیایید کشور کهن وویران شده خویش را این افغانستان زمین را با دست خویش آباد سازیم، بیایید دل خونین و چشم گریان مادری را تسلی بخشیم، بیایید اتحاد واتفاق خویش را بر نیاکان و بزرگان خویش ثابت سازیم، تا بیگانه گان بیدل و تجاوزگر و استفاده جو جرعت ویرانی و چشم فنا بسوی آبادی، فرهنگ وتمدن دیرینه کشورمان نداشته باشند.
اکنون چشم امید این ملت مظلوم و جنگ زده بسوی نسل آینده و پیشرفت فرهنگ و جامعه است، بیایید افتخارانه ابراز بداریم که ما خواهان حقیقی صلح هستیم و از هیچگونه تلاش و کوشش دست بردار نخواهیم بود


.
فهیمه کاکر



About the author

fahima-kakar

fahima kakar eleven years and is a graduate of the gnomon is a member of the Herat Literary Society, and to the great works of numerous articles in journals such as Poetry Vjrayd of his stories have been published. She has a great interest in writing, reading books, and now…

Subscribe 0
160