نهاد های مدافع و حامی حقوق بشر، زن، کودک ... کجا هستند؟

Posted on at


زمستان با شب یلدایش از راه رسید، شب یلدای که برای بعضی ها گرم و خاطره انگیز بود اما برای بعضی سرد و طاقت فرسا و لحظاتی از جنس تکرار.


افغانستان کشوریست که با نهاد های همچون مبارزه با فقر، مبارزه با مواد مخدر، مبارزه با تروریزم، نهاد های تحت نام مدافع حقوق بشر، حقوق زن، حقوق کودک ... نا آشنا نیست و مردم بیشتر از دستاورد ها با نام های مشابه شان، آنها را میشناسند. اما اینکه تا چه اندازه این نهاد ها انتظارات و توقعات را برآورده ساخته اند، خود سؤالیست که جواب آن مبهم به نظر میرسد.


کودکان معصوم که باید درین دوره خاص زندگی شان به جای گرفتن خریطه در کنار جاده ها و انجام کار های شاقّه، قلم به دست داشته باشند، بانوان که باید به عوض تحمل رنج و زحمت و دغدغه بدست آوردن یک لقمه نان برای فرزندان، به فکر صفا دادن به کانون گرم خانواده و تربیت فرزندان باشند و و و.



اما شاید جای سؤال باشد که اینها چه ربطی به نهاد های حمایت از زنان و اطفال دارند؟


بلی میدانم، من میشمارم شما سیاهه کنید!


خانواده ها، زنان و کودکان درین سرمای زمستان حتی سوخت یک شب شان را ندارند و با شکم گرسنه به رخت خواب میروند، آنوقت است که این نهاد ها برای حمایت از زنان کنسرت برگذار میکند. شاید میخواهند با این کار شان به آنها کمک کنند که برقصند تا تحمل گرسنگی و سردی برای شان آسان شود!!!



یا هم برای آنها نمایشگاه تدارک می بینند و یا هم با برگذاری مجالس و محافل برای نجات آنها ازین تنگنا شعار میدهند. پول های بی حساب و سرمایه های هنگفت درین راه به مصرف میرسد که اکثراً این پول ها بجای تغیر در وضع زنان و کودکان به جیب کارگردانان این پروژه ها سرازیر میشود و به بسیار راحتی میخواهند با تبارز این کار ها در رسانه ها مخصوصاً دوربین های خارجی (که برای شان سوژه جالبی است) و شبکه های اجتماعی چهره کثیف شانرا بپوشانند و نگاه ها را به سمت دیگری منحرف سازند.



من اصلاً مخالف برگذاری نمایشگاه ها، کنفرانس ها و سمینار ها براری حمایت از زنان و کودکان نیستم، بلکه حرف من این است که برای کسانیکه شکم شان گرسنه است و برای بدست آوردن یک لقمه نان دست به گدایی، کار های طاقت فرسا در جاده ها ... میزنند، از سردی زمستان در حال ذوب شدن هستند و حتی نمیتوانند یک شب گرم با شکم سیر را برای خانواده خود رقم بزنند، تدویر این نمایشگاه ها و کنفرانس ها چه سودی به همراه دارد؟



به راستی پول این چنین پروژه ها چند خانواده را از فقر و سرما نجات و لبخند را به کودکان هدیه می دهد؟ چند کودک را که آرزوی بدست گرفتن قلم، دارند به رؤیای شان میرساند؟ چند مادر را از انجام کار های شاقّه در جاده ها باز میدارد؟



حال با همه این شواهد عینی جامعه، قضاوت در مورد چگونگی کارکرد این نهاد ها را به وجدان های بیدار میسپارم و امیدوارم که ما بتوانیم اولویت های مانرا شناسایی کنیم و بجای شعار های ننگین و وعده های سنگین، کار های رنگین انجام دهیم.


                                                پایان


                                                                  نویسنده: محمد کُمیل "جوادی"


                                                                                  زمستان 1392



About the author

JawadiKumail

My name is Mohammad Kumail Jawadi, I am studying Computer Science Faculty at Kabul University and working as a blogger at Film Annex, I love my home land “Afghanistan” and its citizens, I like to have relationship with my nice compatriots and other excellent people.

Subscribe 0
160