...میخواهم از باید و نبایدهای زنان افغان بنویسم
زنان در افغتنستان پر از باید و نباید هستند، اصلا فعل امر برای انها ساخته شده با هرقدم با یک باید و نباید مواجه هستند
چرا تو دختر شدی؟ باید پسر میشدی
پدر وقتی متوجه میشود زنش دختر بدنیا اورده زانوی غم میگیرد و یا زنش را میزند یا زن محکوم میشود به دختر دختر زا
دختر بودن از اغاز مایه ننگ و ذلت است چون اولین کس یعنی پدرت از تو متنفر است
این تازه اغاز بایدهاست...
تا دخترک بیچاره سر بالا میکند نوجوان نشده وقت درس و تعلیمش میشود باید برود خانه بخت!!
عجب اسمی (خانه بخت)!!!
اما این خانه مانند اسمش زیبا نیست خانه دوم یعنی خانه ذلت زجر و شکنجه خانه خود سوزی، خانه ناخن کشیدن..
پس چرا نامش خانه بخت است؟
شاید بخاطر لقمه نانی که برایت میدهند نامش خانه بخت است!!
تو زنی تو حق علم و دانش را نداری تو خلق شده ای برای تولید مثل برای لباس شویی کلفتی ...
تو زنی حق انتخاب لباس نداری باید برایت تعیین کنند که چه بپوشی چه نپوشی!!
تو زنی حق حرف زدن با بیگانگان را نداری حتی حق معاشرت با دوستان همجنس خود را نداری باید برایت این اجازه از طرف مردی داده شود!!
تو زنی حق انتخاب همسر اینده ات را نداری، باید یک مرد ترا بپسندد تو حق انتخاب شریک زندگی ات را نداری
مگر ای مرد تو نمیدانی که اگر هزاران خطبه عقد هم خوانده شود وقتی قلب من راضی نباشد لمس تن من گناه است؟؟؟
تو زنی حق میراث را نداری تو زنی، زن را چه به میراث!!! حتی این مردان پست این سرزمین حقی که خدا برایت داده را خورده اند...
تو زنی حق رفتن به خانه خدایت را به تنهایی نداری!!
ببین خدایا این مردان حتی من و ترا تنها نمیگذارن!!
تو زنی اری! تو دراین سرزمین محکومی !!
خدایا من خسته شدم تو حقم را بگیر...
