ترحم بر حیوانات

Posted on at




روز از روز ها باه دو دوست خود فواد و سهراب در منزل یکی ازدوست های خویش که در مسافه خیلی دور از خانه ما قرار داشت ،مهمان بودیم، ما برای رسیدن به آنجا مجبور بودیم که وسیله ئی نقلیه استفاده نمائیم،بنابر این ما به گادی خانه رفتیم چون وسائل نقلیه ئی دیگر جز این وجود نداشت یک گادی رابه کرایه گرفتیم این اولین بارم بود که به گادی سوار شده بودم.راننده گادی شخص چهارمی را نیز سوار گادی کرد


 


چون اسپ گادی بسیار لاغر وضعیف بود.در پشت این حیوان زخم نیزدیده می شد،به این لحاظ خوب دویده نمی توانست.


در طول را ه راننده گادی چندین بار اسپ بیچاره را با چوب زد که تیز برود.


دل من سوخت وبه راننده گادی گفتم:پدر جان!این جان دار را نزن!


 


چون بارش زیاد است وپشتش هم زخم دارد،تیز رفته نمی تواند.دین مقدس اسلام نیز لت وکوب حیوانات را منع قرار داده است.راننده گادی از این عمل خود خجالت شد وبا خود عهد کرد که بعد از این اسپ خودرا لت وکوب نکند .


 


نویسنده:سید علی اصغر یعقوب زاده



160