زندگی را هزار درد و یک خوشی است، از پاه گذاشتن روی زمین زندگی را دردها و رنج ها آغاز میشود و هیچ گاهی آسودگی های زندگی به انسان راحتی پدید نخواهد آورد.
اما میتوان آرامش زندگی را از پهلوهای آرامش روح و روان یافت، آرامش روح و روان که همانا کسب معنویات است از دواهای برای درد در زندگی به شمار میرود، و کوشیدن در کسب آن لذت بیشتر به زندگی میدهد، اما این کسب معنویات را سدهای بیشماری است و هرکدام همانند قله های بلند، ورنجها به سر راه آن همانند گرگ های درنده در انتظار بلعیدن، در کمین نشسته اند، جز اینکه تِرِکٌ بیاموزی و سلاح نزدد داشته باشی گذری از این راه پرمخاطره خیال است و محال است و جنون.
به هر اندازه ی که زندگی انسان ها برلب گور نزدیک میشود به همان اندازه گذر ازین رهگذر کمی ناممکن و حتا امکان به کلی را از دست دادن است وبه هر اندازه ی که پیشتر اقدام شود به همان اندازه گذر آسان، بی درد و رنج و در ضمن گذر با لذتی را همراه خواهید داشت.
اقدامات که میتوان سهولت زا باشد همانا در پی علم دانش بودن و تربیه درست و اسلامی دیدن است که محو همه درد های نامبرده بوده و هم چنان امید برای آینده های خوبی هم تلقی میشود که نهایت محتاط بوده و کوشش شود و باید از همه درد های موقتی گذشته و در پی آرامش دایمی در تلاش باشیم.
خوب گذشته از همه کنایه روی و اضافه گویی باید واضح بگویم که انسانها به زندگی موقع این را ندهند که روزی رسد زندگی آنها را سوار شود بل ما خود باید کوشید تازندگی را سوار شویم و هر طرف که میل ما بود به حرکت آوریم، پس ما آن را حاکم باشیم، و جلوش تا حدی در دست ما بوده اما ارزش هم برایش قایل باشیم.
ولی زندگی را میتوان پر از خوشی ها کرد و به چشم خوب دید که این هم خود ما هستیم که از زندگی خود چگونه استفاده نموده و این زندگی که مال خود ماست از آن چگونه کار میگیریم.
نویسنده: حکمت الله عزیز