زندگی بسیار زود گذر است و هر لحظه یا هر ثانیه یی که از عمر ما میگذرد مارا به سوی خانه تنگ و تاریک نزدیک تر میسازد , خانه یی که از آنجا به بعد نه میتوان جایی رفت , نه کاری انجام داد و حتی نه میتوان نفس کشید , عاقبت زندگانی همه به جایی بنام قبر تمام می شود.
انسان اگر هر کاری میکند تا بهترین ها را برای خود فراهم بسازد , اگر از آوان طفولیت مشغول به درس و مطالعه می شود اگر در جوانی مشغول به کار میشود تا زندگی خوشایندی را برای خود رقم بزند , و یا اگر سخت میکوشد تا پولدار شود , اگر اندوخته مالی زیادی را جمع آوری میکند , اما باز هم نباید فراموش کرد در پهلوی اندوخته ی مالی باید اندوخته ی اعمال نیز داشت. زیرا تنها چیزی که می توان با خود با خانه عاقبت برد همین اعمال است , پس چه خوب است که اعمال شایسته یی در اوراق برای خود به ثبت برسانیم , اعمالی که باعث می شود اتاق آخرت مان تنگ و تاریک و یا هم فراخ , زیبا و نورانی باشد.
دنیائیکه در آن زندگی می کنیم همانند مسافرخانه ای است , یکی می آید و دیگری رخت سفر می بندد. آنکه می آید و پا به عرصه وجود میگذارد و با همهمه های زندگی آشنا می شود و دست و پنجه نرم می کند و آنکه میرود, نه دیگر برمیگردد و نه فرصتی برای جبران اعمال دارد بلکه باید برای حساب دهی آمادگی بگیرد خواه مورد قبول باشد خواه زیر بار معصیت فرو رفته باشد در هر حال یا جزا و یا هم پاداش می بیند.
شاعر(ناصح) چه زیبا سروده است :
ای به ده روزه ی دنیا شده ای تو مغرور پی دنیا شدن از آخرت افتاده ای دور
آه ازآن قبر که همسایه قبر تو بود در مزاری که تو باشی چه کنند اهل قبور
عاقبت خرمن عمر تو فنا خواهد شد چند از خرمن مردم بکشی دانه چو مور
بگذرد از حرص که هر روز حسابی دارد تا به کی جمع کنی مال حرام از جرو جور
پند ناصح نکند در دل نا اهل اثر دوزخی را سوی جنت نتوان برد به زور
زهرا نزهت