جوانان عضو مهم از جامهعه را تشکیل میدهند

مشکلات جوانان در این شهر پر ماجرا بسیار زیاد است که ما آنرا به گونه های بسیاری آنها مشاهد کرده میتوانیم

بعض در اثر همین مشکلات جان های عزیزخود را از دست میدهند اطفال شان ناچار وارد کوچه ها به گدای سر فرود میآورند از درس وتحصیل باز میمانن و یک آینده کابوس مانن به سراغ آنها میآید فقر و تنگ دستی بیکاری  به سراغ شان رخنه میاندازد و بی خانه وبی همه چیز میشون  وسر به بالین معتادی میگذارن وسر نوشت تلخ به سراغ آن مرد و فامیل آنها میآید وباعث بی سرپناهی آنهامیشود.

جوانان میتوانن در تمام اومور شرکت کنن وآینده یک مملکت رابسازن  حداحقل ظاهرن بسازن مثلا اشتراک کردن در انتخابات شبکه های اجتمای و اومور مملکت داری را رعایت کنن اگر جامعه ومردم به آنها اهمیت قایل باشن روحیه گرفته وبرای یک مملکت آباد وآذاد کوشش میکنن آنها میتوانن چاهای عمیقی را حفر کنن و او را معدنی بسازن از فکر واندیشه های گران بها اما مشکلاتی که سد راه آنهاست باعث میشود که حق انتخاب برای آینده خود را از دست بدهندوبه گونه نابود شون .و

 آن چاه را پر از یاس نا اومیدی ببینن

مشکلات دیگری که جوانان با آنها روبرو اند مشکلات اقتصادی.نبود کار .وخواسته های بیجای دیگران و اگر باجوانان کمک  .وهمکاری نگردد شاید راه های را انتخاب کنن که هرگز به سود کشور و جامعه سنتی ما نباشد.مثلا شاید معتاد شاید اختطاف چی وشاید هم خون خوار جامعه شون چون اگر یک جوان که درس خود را  به بسیار زحمت ورنج تمام کرده میخواهد نتیجه زحمت های خود را بگیرد وهر جا به دنبال کار میرود برایش جواب رد داده میشود چرا؟چونکه تجربه کاری ندارد.  آیا تا کسی به او کاری ندهد تجربه بدست میآوردا......وهمینطورمشکلات دیگری که چوانان با آنها روبرو اند وباعث گمراهی آنها میگرددپس هیچ وقت جوانان جامعه را به گمراهی نمیکشانن چون جامعه به آنها اهمیت قایل نیست ودست انها را نمیگیرد