چند سخن در مورد مخفی بدخشی

Posted on at


اگر مخفی کنم از رفتگان یاد      من از شادی کنم خود را فراموش


بانو مخفی بدخشی از جمله شاعران نامور و سخنسرای کشور عزیز ما می باشد. او در یک خانواده روشن اندیش چشم به جهان گشوده است. پدرش در حین کودکی مخفی چشم از جهان پوشیده و دنیای فانی را وداع گفته است.



نام اصلی مخفی شاه بیگم به سید نسب مفل و نام  پدرش محمود شاه و سال تولدش 1255 خورشیدی است. مخفی سلسله علم و دانش را از برادران خود بنامهای میر محمد شاه عمگین و میر سهران شاه فراگرفته و در نوجوانی بسرودن شعر آغازیده است. پدر مخفی از جمله امیران بدخشان مردم عاقل دانشمند و همچنان سر و کارش با علم و ادب و اعمال نیکو بوده است.



زادگاه مخفی شهر فیض آباد مرکز استاد بدخشان افغانستان است. مخفی بخدشی در گلزمین لعل و لاجورد بخشان آنجاه که پامیر سرلند است به غزل سرایی و ترانه سازی موهای خود سفید نموده و در جمله استادان ادبیان کشور محسوب گردیده است. وی شاعره پرده نشین بوده و نیم قرن عمر عزیزش در اسارت و جفای روزگار و هجرت سپری گردیده است.



بیشتر وقت ها به تلاوت قران کری و حفض آیات متبرکه میپرداخت. دیوان شعرای بزرگ چون حافظ, سعدی و دیوان زیب النساء هندی را مطالعه میکرد. سخنان مخفی چون اشعارش موزون بود.مخفی صاحبه با استاد نوابی, محجوبه هروی و ااستاد خلیلی مشاعره های نموده. مهجوبه هروی از جمله شاعران سخنسرا و محبوب کشور عزیز ما محسوب میگردد.


در پایین شعری از بانو مخفی بدخشی می باشد:


آهسته آهسته


خط آمد پرخت ای سیمتن آهسته آهسته         برون شد سبزه ات گرد چمن آهسته آهسته


ببین ای باغبان گل کرد آنحرفی که وی میگفت      نسیم سبح در گوش چمن آهسته آهسته


بت نامهربانم مهربان گردید می ترسم             بمادا بشنود چرخ کهن آهسته آهسته


بصد افسوس چو طفلی را که بفریبند با شکر           دلم را برد آن شیرین سخن آهسته آهسته


فدایت جان من قاصد چو بردی نامه ام سویش               ریانی هم بگو احوال من آهسته آهسته


خوشا سیر بها رو قندهار و دوستان با هم                که میگشتیم د گردن چمن آهسته آهسته


نبودی گر سر آرزدن مخفی چرا گفتی                      سخن با مدعی در انجمن آهسته اهسته



About the author

160