نمونه ی نثر مخفی

Posted on at


نمونه ی نثر مخفی که به محجوبه هروی نوشته است از رساله محجوبه هروی نوشته استاد بزرگوار حبیب نوابی.


خواهر ادیبه آزاده مشربم محجوبه هراتی


تا حال چند نامه تانرا گرفته ام. اشعار موزون و سوزان تانرا مکرر خوانده ام از اینکه تا حال در قید و اسارت بسر میبری خبرنداشتم خو شد که از حال و احوالت پوره خبر شدم. اگرچه در فیض آباد و بعضی نواحی آن عین شرایط زنها که بدعوت می روند روز حرکت نمیکنند, شبانه یکی بجای دیگری میروند. من خودم بارها که در منازل بعضی اقارب خود بغرض فاتحه گیری و عروسی و ختنه سوری و جای سبزی و بیمار پرسی که میروم ذریعه اسپ دو نفر محافض محرم خود سبانه منزل میزنم و شبانه عودت میکنم.



قره قوزی از فیض آباد و آبادی ها دور افتاده است. لیکن به اندازه شما مقید نمی باشم. از زیر برقع شهر و بازار را دیده میتوانم آن هم در شب همین قسم ایجابات و شرایط سیگین بالای زنان حکم فرماست. ... خواهر هردم شهیدم مخفی زندگینامه مخفی بخدشی با اشعارش اولین بار در زمان حیاتش توسط رساله جداگانه بنام مخفی بدخشی به نگارندگی حبیب نوابی زیور طبع یافته است. این اثر در کنار کتابخانه عامه کابل موجود است.


نویسندگان و شعرای هم عصر مخفی صاحبه محترم شاه مراد شاهی قریه قره قوزی محترم عبدالقیوم خان دروازی, محمد طاهر بدخشی, محترم عبدالکریم حسینی, جناب عبدالحمید جمیدی, قحافظ عبدالعزیز خان, متین, نیازی, میر محمد نبی واصف, ابدالی, آقای دهقان, میر علام سرور خان, میرزا جلال الدین, لطف الله لطفی, میرزا محمود خان واصل حباب زمان.... می باشند.



اولین نگارنده کتاب مخفی شاد روان غلام حبیب نوابی دوبار در بدخشان ماموریت داشتند. آنهم دفعه اول به صفت معاوت مصبوعات بعدا بحیث مدیر مطبوعات عزت تقرر یافتند. نامبرده بر علاوع اینکه دیوان مخفی بدخشی را زیور طبع نمود, تصویر او را اولین بار در مطبوعات به طبع رسانید. مکاتبه ها و دید و بازدیدها با مخفی صاحبه داشته است. اولین بار در حیات مخفی سالگره آنرا از طریق مطبوعات بدخشان برگزار نمود و هم چنان مکتبی را در موقع حیاتش به اتفاق علمای بدخشان بنام مخفی بدخشی نام نهادند.



قابل ذکر میدانک که با تاسف در بعضی آثار دیده شده قلمبدستان که از کتب, تصاویر و نوشته های هویسندگانیکه عمری را تحقیق نموده اند و زحمت فراوان را متقبل شده اند, استفده اعظمی نموده ولی از مواخد و نام نویسنده ذکر بعمل نیاورده اند. و با این کار خود رسالت مطبوعاتی خویش را فراموش نموده اند.



About the author

160