از دختر شورشی تا ریاست هاروارد

Posted on at












«عزیزم دنیایی که توش زندگی می‌کنیم دنیای مردهاست، هر چه زودتر این واقعیت رو بپذیری زندگی بهتری خواهی داشت» این جملات حرف‌هایی بود که مادرش در نوجوانی و وقتی کنجکاوی و عصیان‌گری دخترش را می‌دید به او گفت. اما شاید مادر یکی از قدرتمندترین زنان دنیا، در آن زمان تصورش را هم نمی‌کرد که روزی دخترش ریاست پرآوازه‌ترین دانشگاه جهان را عهده‌دار شود.


«درو گیلپین فاوست» در سپتامبر ۱۹۴۷ در نیویورک و در خانواده‌ای اشرافی به دنیا آمد. اندکی پس از تولد او، خانواده‌اش به ایالت ویرجینیا مهاجرت کردند و در شهری کوچک و خوش آب و هوا ساکن شدند. مادر درو خانه‌دار و پدرش فارغ‌التحصیل دانشگاه «پرینستون» و پرورش‌دهنده اسب بود. کودکی درو پر بود از مسائلی که در همان زمان هم به نظر وی درست نمی‌آمدند، از برخورد متفاوت با فرزندان پسر و آماده‌سازی آن‌ها برای پذیرفتن نقش‌های بزرگ در اجتماع تا برخوردهای زننده و متفاوت با رنگین‌پوستان. اما رویکرد این دخترک به چنین مسائلی مانند دیگر همسن و سالانش نبود. وی که در مدرسه‌ای اشرافی تحصیل می‌کرد و همه همکلاسی‌هایش دختران سفیدپوست بودند، در ۹ سالگی و بدون اطلاع والدینش، نامه‌ای به مدیر مدرسه خود نوشت و در آن با احساسات پاک و صادقانه یک کودک، از تبعیض نژادی و تفکیک سیاه‌پوستان از دیگران شکایت کرده بود. نامه این گونه آغاز می‌شد که «من دختری ۹ ساله هستم ولی تفکیک نژادی احساساتم را جریحه‌دار می‌کند» و در ادامه با استدلالی ساده ولی عمیق، عمق این فاجعه را نشان داد که «اگر من امروز صورتم را رنگ مشکی کنم، شما دیگر مرا به مدرسه راه نخواهید داد» و در آخر نامه از مدیر مدرسه این درخواست را داشت: «لطفا تمام تلاش خود را برای از بین بردن تبعیض و راه یافتن رنگین‌پوستان به همه اماکن عمومی انجام دهید.»



این دغدغه‌ها تا سنین جوانی و تا وقتی که درسش در دبیرستان به پایان رسید،‌ با درو باقی ماند تا زمان انتخاب رشته و ورود به دانشگاه فرا رسید. تمام مردان خانواده وی یعنی پدر و برادرانش، همه یا فارغ‌التحصیل دانشگاه پرینستون بودند، یا مانند برادر کوچک‌ترش اکنون در این دانشگاه مشغول به تحصیل بودند، ولی دانشگاه پرینستون در آن زمان، یعنی اواسط دهه شصت میلادی، دانشجویان دختر را پذیرش نمی‌کرد. اما این مسئله به جای اینکه درو را از ادامه تحصیل منصرف کند وی را در تصمیم خویش به علم‌آموزی و دنبال کردن رشته‌ای که همیشه بدان علاقه‌مند بود، یعنی تاریخ، مصمم‌تر کرد. این بود که درو در سن ۱۸ سالگی  برای همیشه خانه پدری را ترک کرد تا به آموختن علم در دانشگاهی کوچک در ایالت فیلادلفیا برود. وی با رتبه بالایی توانست در رشته هنر، علم و تاریخ لیسانس خود را از این دانشگاه دریافت کند. ذکر یکی از اتفاقاتی که در همین دوران و در راستای همان نابرابری‌ها برای وی رخ داد نیز در این جا خالی از لطف نیست. در خوابگاه دانشگاه، دختران دانشجو باید اگر شب بیرون می‌رفتند، آدرس محل مورد نظر و نام و مشخصات فردی که با او بودند را در دفتر خوابگاه یادداشت می‌کردند. فاوست نیز که در آن زمان به ریاست شورای صنفی خوابگاه انتخاب شده بود، در عملی اعتراضی و هماهنگ توانست دختران دیگر را با خود همراه کرده و همگی جلوی این قانون تبعیض‌آمیز بایستند و آن را از تاریخ این خوابگاه حذف کنند.


موفقیت علمی و شخصیت قوی وی، او را بر آن داشت که برای ادامه تحصیلات به دانشگاه «پنسیلوانیا» برود،‌ دانشگاهی که ۲۵ سال بعدی زندگی وی در آن گذشت و ظرف چند سال اول در آن توانست مدارک کارشناسی ارشد و دکترای خود در رشته تاریخ و تمدن امریکایی را دریافت کند.‌ وی در این دانشگاه به مدت پنج سال رئیس بخش تاریخ بود و در همین مکان با همسر آینده خود پروفسور «روزنبرگ»، از مورخین مطرح امریکا در زمینه پزشکی و استاد دانشگاه «هاروارد»، آشنا شد. نتیجه این ازدواج غیر از دختری که بعدها از هاروارد فارغ‌التحصیل شد و اکنون نویسنده نیویورکر است، راهیابی درو به فضای آکادمیک هاروارد و تدریس در این دانشگاه بود.


فاوست که در بدو ورود به هاروارد در سال ۲۰۰۱ از پیشینه علمی و تحقیقاتی ژرفی برخوردار بود و تا همان زمان دو کتاب از میان نوشته‌های وی که به جنگ داخلی امریکا، نقش زنان در آن دوران و تاثیر مفهوم مرگ بر امریکاییان قرن بیستم می‌پرداختند در صدر پرفروش‌ها قرار داشت و جوایز و عناوین بسیاری را از آن خود کرده بود. این پیشینه و شهرت آکادمیک فاوست باعث شد در همان سال‌های ابتدایی، وی ریاست یکی از دانشکده‌های هاروارد را به دست آورد و با به نمایش گذاشتن قدرت خود در هدایت و مدیریت آن مجموعه به همه هیئت مدیره این دانشگاه ثابت کند که انتخاب وی به این عنوان، انتخابی شایسته و به‌جا بوده است.


علی‌رغم موفقیت چشم‌گیر این مدیر زن، رئیس وقت دانشگاه هاروارد، در اظهاراتی در سال ۲۰۰۶ عنوان کرد که زنان با مردان متفاوت‌اند و آن‌ها از استعدادی که مردان در رشته‌های ریاضی، مهندسی و رشته‌هایی دیگر از این دست دارند، بی‌بهره هستند. با شنیده شدن این اظهارات انتقادات از سوی افراد مختلف در مجامع علمی و اجتماعی متعدد،‌ رئیس سابق دانشگاه را بر آن داشت که با استعفا از مقامش به اشتباه خویش در این زمینه اذعان کند. ولی تصمیم هیئت مدیره هاروارد پاسخی محکم‌تر به این اظهارات بود. جانشین این رئیس، در فوریه سال ۲۰۰۷ فاوست اعلام شد که پیش از آن مدیریت «لیگ ایوی» در هاروارد را بر عهده داشت. این اقدام از آنجا جالب توجه بود که درو اولین رئیس زن دانشگاه هاروارد از آغاز تاسیس آن بود و همچنین اولین نفر در ۲۵۰ سال اخیر که بدون داشتن هرگونه مدرک تحصیلی از این دانشگاه، به ریاست هاروارد دست یافته بود. این اقدام جسورانه هیئت مدیره هاروارد، طی سالیان بعد و با مشاهده موفقیت فاوست در این سمت، درستی و شایستگی این انتخاب را ثابت کرد.


درو در سخنرانی خود به مناسبت برگزیده شدن به ریاست دانشگاه هاروارد پیش از هر چیز گفت که «او از این پس رئیس دانشگاه هاروارد است نه رئیس خانم این دانشگاه». وی در ادامه سخنرانی و درباره ماهیت فعالیت آکادمی گفت: «هدف دانشگاه بالا بردن سطح نمره دانشجویان نیست،‌ حتی در این‌باره هم نیست که دانشجویان بعد از فراغت از تحصیل که می‌شوند و چه می‌کنند. هدف دانشگاه یادگیری و یاد گرفتن است. این یادگیری است که برای یک عمر باقی می‌ماند، تجربه‌ها و زندگی را از میان اعصار و هزاره‌ها انتقال می‌دهد و آینده ما را شکل می‌بخشد.» او همچنین در مصاحبه‌ای که به همین خاطر انجام داده بود در پاسخ به سوال مصاحبه‌گر که می‌پرسید آیا این انتخاب به معنی رفع هر گونه نابرابری و تبعیض در محیط دانشگاه است؟ اینگونه خاطر نشان کرد: «این اقدام اگرچه اقدامی نمادین و با معنایی عمیق است اما هرگز به معنی رفع هرگونه مانع و مشکل بر سر راه دختران در دوران تحصیل و پس از آن نیست و ما هنوز راه درازی برای غلبه بر این مشکل داریم.»


وی در زمان ریاست بر دانشگاه هاروارد که تاکنون ادامه دارد، سابقه درخشانی از خود به‌جا گذاشته و اقدامات ارزنده‌ای انجام داده است. برای مثال یکی از مهم‌ترین این اقدامات فراهم آوردن کمک مالی و کمتر کردن هزینه‌های تحصیل برای دانشجویان هاروارد و به ویژه دانشجویان کم‌بضاعت‌تر بوده است که با استقبال شدید دانشجویان و حمایت بی‌سابقه از وی همراه بوده است. همچنین فاوست با ارائه طرحی به سنای امریکا توانست بودجه بالایی را برای فعالیت‌ها و پروژه‌های تحقیقاتی فراهم آورد و آن را برای پژوهش در اختیار دانشجویان و علم‌آموزان قرار دهد. همچنین فاوست به همراهی رئیس دانشگاه «استنفورد» طرحی قانونی را تقدیم کنگره امریکا کرد که «قانون رویا» نام داشت و در صورت تصویب امکان درس خواندن در مقاطع عالی را برای علم‌آموزان بسیار ساده می‌کرد. نام این طرح نیز از همان مفهوم «رویای امریکایی» گرفته شده بود ولی این طرح در کنگره وقت رأی کافی را برای تصویب به دست نیاورد. البته درو از این طرح هنوز دلسرد نشده و با گذر چند سالی از آن هنوز پیگیر اصلاح و ارائه مجدد آن به مجلس است.



فاوست که به رشته‌اش تاریخ، بسیار علاقه‌مند است در خاطراتش نوشته که دوران کودکی و رشد وی به مثابه زندگی در خود تاریخ بوده است، تاریخی که روزی در آن همه فارغ از رنگ و جنسیت با هم برابر نبودند. تاریخی که در آن سیاه‌پوستان باید از در مجزایی وارد خانه می‌شدند، از دستشویی متفاوتی استفاده می‌کردند و هنگام نهار به جای میز ناهارخوری باید در آشپزخانه غذای خود را می‌خوردند. تاریخی که در آن دختران با پسران برابر نبودند و حتی مادرش دنیای رو به رو را دنیایی مردانه توصیف می‌کرد، دنیایی که به دختران اجازه تحصیل در هر کجا که می‌خواهند،‌ شرکت در انتخابات و حتی خدمت به کشور خود را نمی‌داد. ولی این‌ها مشکلاتی نبود که دروی جوان را از حرکت بازدارد یا او را نسبت به چنین نابرابری‌هایی خنثی و بی‌تفاوت کند. بلکه او به تنهایی به مقابله با این مشکلات پرداخت و اکنون که به انتخاب فوربس به رتبه سی و سومین زن قدرتمند جهان دست پیدا کرده، مصداق عینی غلبه بر مشکلات بر سر راه دختران جوان و کسی است که ثابت کرده هیچ مانعی هر چقدر بزرگ، نمی‌تواند سر راه راستی و درستی بایستد و نشان داده است که اگر چیزی را آنقدر بخواهید که برای آن حاضر به انجام هر کاری باشید، نهایتا آن را به دست خواهید آورد.


 


*  دختر شورشی عنوانی است که درو فاوست برای زندگینامه خود برگزیده است


 


 

















 




 



 


About the author

mohammadhasani

Kaveh Ayreek
Filmmaker and theater director living in Kabul

Subscribe 0
160