زنان در افغانستان دارای چه جایگاه میباشد؟

Posted on at


طوری که بارها خوانده و یا شنیده اید در مجامع مختلف دیگر زنان و دختران در فعالیت های عمومی و با استفاده از ارشادات و فرصت های که بزرگان و مسولین آن کشور خاصتا برای زنان آن جامعه ایجاد کرده اند. زنان موفقیت های زیادی کسب کرده اند که هر یک به نوبه خود از طرف بزرگان و مسولین زیربط تقدیر شده و این حرکت نیز باعث ایجاد انگیزه های بیشتر در زنان گردیده تا بیشتر به فعالیت های اجتماعی بپردازند و مقام و درجاتی را نیز کسب کنند.


این دست آوردها بیشتر بر اثر تشویق خانواده ها نیز بوده و بعد از آن تلاشهای مسولین امور هم این انگیزه را در آنها ایجاد کرده است تا به وظایف خویش بیشتر آشنای پیدا کرده و مسولیت پذیر باشند.
اما چرا از آن همه امکانات و از آن همه اعتمادی که در دیگر کشورها نسبت به زنان و دختران دیده میشود در کشور ما آن طوری که باید باشد, نیست؟
چرا وقتی سخن از فعالیت های اجتماعی زنان و دختران افغان به میان میاید هر کسی به نوعی سعی در خوب جلوه دادن خویش مبنی بر حفظ حقوق زنان و دختران افغان دارد اما همینکه جلسه را ترک کرد و به جای خودش بازگشت اصلا تصور نمیشود که این همان اشخاص است که دم از تساوی حقوق زن و مرد میزدند. چرا هیچ وقت برای حفظ حقوق زن و مرد هیچ قاضی عادلی وجود ندارد؟


چرا وقتی مرد و زن یکجا و با هزاران امید و آرزو تشکیل خانواده و زنده گی مشترک میدهند زن هیچ تصمیمی را به دلخواه خودش در زنده گی اتخاذ کرده نمیتواند. در حالی که مرد هر کاری که دلش بخواهد بدون آنکه با همسر و شریک زندگیش مشورت نماید و یا نظر او را جویا شود انجام میدهد و تصویر زنده گی خود را آنطوری که خود دوست دارد به نمایش میگذارد بدون اینکه بفهمد همسرش از این کار وی راضی است و یا خیر؟
وقتی خداوند بندگانش را یکسان و برابر خلق کرده است و طلب علم را بر مرد وزن فرض گردانیده است پس چرا اکثر خانواده ها تبعیض آموختن علم را در بین دختر و پسر قایل میشوند. و فقط پسران هستند که تشویق به درس خواندن و آموختن علم میشوند بدون آنکه والدین اندکی تأمل کنند و با خود بیندیشند که چرا باید بین دو عزیز و دو جگر گوشه اش که هر دو نیز از خون خودشان هستند آنقدر فرق بگذارند که باعث موجود معصوم و مظلومی که هیچ گناهی نداشته و هیچ جرمی را مرتکب نشده روز هزار بار آرزوی مرگ کند بدون اینکه بفهمد چرا و به چه دلیل؟


 چرا وقتی خداوند متعال بند گانش را آزاد خلق کرده و حق آزاد زیستن را به آنها داده است زنان را از این حق خداوندی محروم کرده و میکنند؟ و حتی برای مهم ترین و حیاتی ترین بخش زنده گی که همانا ازدواج وتشکیل خانواده است. زن حق انتخاب ندارد و نمیتواند به دلخواه خودش همسر و شریک زنده گی خویش را که یک عمر باید در کنارش زنده گی کند انتخاب نماید.


چرا وقتی دختر وپسر در یک خانواده و تحت نظر و آموزش یک پدر و مادر پرورش کرده و برزگ میشوند, اعتماد و محبت اکثر والدین نسبت به دختران شان ضعیف و کمرنگ است؟ تا آنجا که حتی برای انجام دادن یک فعالیت اجتماعی در بیرون از خانه مجبور هستند با هزاران توهین و تحقیر جوابگوی سولات بیشماری از اعضای خانواده باشند.
آیا این شرط انصاف است؟
پس دوستان گرامی: بیاید که دست به دست هم داده و چنین والدین که در خواب غفلت رفته است بیدار کنیم و دید شان را وسیع تر سازیم.    



About the author

mirwaisbarak1

he is mirwais barak,from afghanistan

Subscribe 0
160