بگذار از حجابم بگویم ,که فطرت انسانی ام را نگهداشته واز عریانی حیوانی مرا دور نموده است .
من به حجابم افتخار میکنم . چون حجابم تنها پارچه ای نیست که بدنم را پوشانده .
بلکه سپهریست که تیر نگاهای هرزه را بی هدف گذاشته ... من به آن افتخار میکنم ,
زیرا مرا در اصلاح جامعه ام سهیم نموده است .
بگذار بگویند از عقب ماندگی زنان با حجاب
بگذار : به عریانی حیوانی خود افتخار کنند ,وآن را پیشرفت بدانند –
من یقین دارم : که جز مهر نادانی چیز دیگری به عقول خود نمیزنند .
بگذار: ببالند به عریانی که نام آنرا آزادی گذاشته اند .
من پس پرده های حجاب به اسلامم میبالم ومیدانم که اسلام جز بزرگداشت من چیز دیگری نمیخواهد .
آنان نمیدانند که از پشت پرده های حجاب ,شیر زنان تاریخ اسلام چه افتخاراتی را که نیافریده اند .چه انسانهای را که تقدیم جامعه ننموده اند .
در لابه لای سطور تاریخ زنانی را میبینیم که ,قلم از وصف عظمت شان ناتوان است ,
بگذار ,هرچه میخواهند بگویند ......من به حجابم میبالم.
دنیا هنوز نام حقوق زن را نشنیده بود ,که زنان تاریخ اسلام قله های ترقی وپیشرفت وعظمت را فتح نمودند .
بگذار به صراحت بگویم : که من بی حجابی را آزادی نمی نامم پیشرفت نمیدانم.
الگوی من زنان بی حجاب نخواهند بود , بگذار خود را فریب دهند . وکالای تبلیغاتی شدن زنان را بنام آزادی معرفی کنند .وبی بندو باری را پیشرفت حساب کنند .
چون :میدانم ویقین دارم که با حجابم میتوانم :
بهترین دختر برای پدر ,بهترین مادر بر ای فرزند ,بهترین خواهر برای برادر وبهترین همسر باشم .
ودر آخر میگویم :
من آنم که بادست راست گهواره را و بادست چپ ام دنیا را به لرزه درخواهم آورد .