در سلسله مقاله های نوشتاری در مورد مهارت های زندگی به دومین بخش این سلسله رسیدیم که بحث خود را با توجه به موضوع قبل پی میگیریم. در بخش نخست به بررسی و تجزیه و تحلیل مهارت خودآگای پرداختیم و اینکه این مهارت مهم ترین مهارت زندگی افراد می باشند که باید در کسب و پرورش آن در خود بسیار کوشید و تلاش کرد که با استفاده از آن در زندگی خود و نسبت به خود واقع گرا باشیم.
اگر فرد بتواند نسبت به خود واقع گرا باشد, این دریچه خواهد شد تا تمام زندگی او را بشکل واقعی و دور از زیاده روی و یا کند روی شکل دهد.
عدم وجود واقع گرایی یک مشکل همه گیر است که خیل بسیار زیادی از مردم ما به آن دچار اند و خیلی ها دچار خود شیفتگی میگردند بدون اینکه نسبت به واقعیت و حالت واقعی قضیه نگاه کنند.
دومین مهارتی از سلسله مهارت های ده گانه اینکه توسط سازمان بهداشت جهانی بیرون داده شده است و توصیه شده که همه باید به آنها اهمیت بدهند و آنها را در زندگی خود پرورش بدهند, عبارت است از مهارت همدلی.
این پدیده درک مشکلات دیگران را نیز دربرمیگیرد و بیان میکند که فرد باید در هر نوع شرایط نسبت به دیگران واقعی برخورد کند و تلاش بخرج دهد که با درک دیگران دیگران را یاری رساند.
در غیر اینصورت جامعه ما به یک خیل انبوه از مردم تبدیل خواهد شد که چیزی جز بدبینی و خودپسندی نمیدانند و روابط انسانی برای شان هیچ اهمیتی ندارد.
این به ضرر همه گان است و روح اجتماعی جامعه را نابود میکند. پس باید در سطح جامعه و در روابط اجتماعی به مهارت همدلی بسیار زیاد اهمیت قائل شد و آنرا بسیار بااهمیت و مهم شمرد.