دمي به آواي دلم گوش ميكني
ولحظه اي ديگر
دمي باقلبم پيمان دوستي مي بندي
ولحظه اي ديگر
آنرا پاره مي كني
دمي مرا غرق خنده ميكني
ولحظه اي ديگر
مرابه درياي اشك مي خواني
دمي مرابابوسه پدرانه ات نوازش ميكني
ولحظه اي ديگر
مرا زآغوشت ميراني
پدرم
اثمرعشقت حيران است در دوستي تو
دخترت را درياب كه او
تنهاي تنهاست