سخن

Posted on at



سخن هایت بود بادر برابر


که پشته انتخابی جمله یکسر


صدت تحسین که ایام جوانی


ندادی از کف خود رایگانی


ز مکتوب و ز لطف بیریایت


تشکر کردم و زان پس دعایت



الا ای مخفی با فکر و با هوش


زند از طبع تو بحر سخن جوش


چه افسوس از که پیرو ناتوانی


چه غم گر رفت ایام جوانی


چه انسان هر چه میگردد همی پیر


شود گفتار او تو ام بتاثیر


بود امداد لاریبی عصایت


دل روشن چراغ و رهنمایت


خبرداری دل محزون شاعر


ضمیری عاشق و مفتون شاعر




About the author

160