2014افغانسـتـــــان بعد از

Posted on at


 


 


افغانستان که بیشتر از یک دهه در خور جنگ کشور های عضو ناتو بوده، آخر کار به جای رسید که آنرا میخواهند بسمل رها کنند، عدم امنیت تا هنوز جان مردم ما را تهدید میکند مردم تا هنوز از کار کردن در دولت هراس دارند و هیچ یک از سر شوق همرا با آن نه، بلکه از روی مجبوریت کار میکنند، یعنی میخواهند از معاش که برایشان داده میشود به زندگی و بقای خودشان ادامه بدهند، میخواهم بگویم که از دست نا امنی و دشمنان وطن مردم با شوق وذوق کارکرده نمیتواند، گویا فکر میکنند امروز ویا فردا شاید از دست شورشیان کشته شود، آیا کدام کشور در جهان وجود دارد که بدون همکاری مردمش پایدار بماند ویا مانده باشد؟ آیا حکومت و یادولت وجود دارد که با وجود همکاری و پشتیبانی مردمش سقوط ویا هراسی داشته باشد؟ نه خیر اگر ما این همه را میدانیم پس جای هراس در کجاست؟چرا نباید یک حکومت مردمی را نداشته باشیم که از همه نا آرامی ها و بی عدالتی ها ما را آغوشِ آرامِ باشد.


امروز دولت امریکا که اول قدرت جهان هم است، اگر دو هفته مردمش با ان همکاری نداشته باشد سقوط خواهد کر د.



میدانیم که پیامد های جنگ چیست و هیچ موضوع را جنگ نتوانسته حل بسازد و یا اگر کدام موضوعی را صلح بخشیده، آن هم مؤقتی بوده است و جنگ که به جبر بالای مردم تحمیل شود هیچ گاهی جادۀ بسوی کامیابی ندارد، یعنی اگر خود مردم مشتاقانه نخواهند که از مردم، وطن و حکومت شان حمایت کنند سودی نخواهد داشت، چرا ما از آمدن 2014 هراس داریم؟ اگر خود بخواهیم، هیچ گاهی وطن به باد بربادی نخواهد رفت، اگر خود نخواهی که جانت را محافظت کنی، آیا کدام کسی دیگر از تو محافظت میتواند؟ به نظرم هیچ جای هراسی وجود ندارد، ما به هر تحول زندگی خویش باید خوشبین باشیم و خود باعث شویم تا زندگی خوش داشته باشیم.



افغانسان که درین سال (2014) به دو انتقال یعنی انتقال نظامی که از نیروی های خارجی به نیروهای افغان است و همچنان انتقال سیاسی را در پیش دارد، معلوم است که حالت و وضعیت حساس را در پیش دارد، اما آنقدر خود را بد بین و در هراس نباد فکر کرد، این مردم است که دولت و حکومت را میسازد نه کدام قوت، دولت و حکومت دیگر، این همه پروپاگندهای منفی ای  که یک تعداد کسان آنرا پس از 2014 واقعیت میشمارند، به جای اینکه کاری بسازد، بل کار را از بد، بدتر میسازد، افکار مردم را مخشوشتر میسازد و همه امید که او پس ازین  دارد به خواب تباهی میبیند، پس چطور او در افغانستان باقی بماند وسرمایه گذاری کند؟ افراد پروپاگندگر رسانه های جمعی احساس بر انگیز، همه در صدد این هستند که ارادۀ مردم را تضعیف بخشند و اهداف خودشان را حاصل کنند.


هم اکنون حکومت های وجود داردکه در حال شکست خوردن و سقوط قرار دارد، فقط به این خاطر که مردم آنان مخالفت و خاموششان را بطور ساده از طریق عدم همکاری میدارند، و این حکومت ها در معرض خطر هستند و هر گونه باد ناموافقی که از بد اقبالی آنان بوزد سبب سر نگونی آنها خواهد شد.



این مردم و رهبران فکری آنان هستند که برای کشور شان عرق میریزند، می جنگند و خون می دهند، از یک حکومت خونِ جاری نمیشود حتا نمیتواند لبخند بزند، حکومت صرف عقیدۀ است که مردم دارد، پس ما چرا عقیدۀ مردم خود را با شایعات نا معقول و معقول خراب کنیم؟ چرا آنها را به یک حکومت خوب که همه حمایت مردم را داشته باشد نکنیم؟ یعنی هدفم این است که هر گاه همه مردم خود را به یک نظر بسازیم و ارادۀ قوی بدهیم، هیچ گاهی دولتِ ضعیفِ نخواهیم داشت و هیچ قدرت دنیا ما را تضعیف کرده نخواهد نتوانست.


میدانم که افغانستان یک دوست و هزار دشمن دارد، که هر یکی درآن چمچه اندازی میکند خصوصاً این همسایه های که تا دیروز در ارادۀ ما بودند واز ما می آموختند، اکنون به ما راه نشان میدهند و سرنوشت ما را تعین میکند، امروز هر مداخلۀ اینها ازحد گذشته، واین را میخواهند، که ما همرا با کدام کشور روابط داشته و با کدام کشور رابطه نداشته باشیم، کدام منطق این را میپذیرد که افغانستان چون ما که یک روز قهرمان هر میدان بودیم، اکنون از دست این همسایه های چون روبا غرب وشرق خود روز نداریم.


امروز اینان هیچ نقطه کامیابی ما را حاضر نیستند مشاهده کنند وهمیشه در صدد این هستند که از کدام راهی بتوانند ما را تضعیف بخشند و زمینۀ ماهی گرفتن خودشان را مهیا سازند، پس چرا ما این همه ظلم و استبداد که بالای ما جریان دارد قبول کردیم و مرض که علاج دارد دوا نمیکنیم؟


دوای این مرض جز یک افغانستان قوی که آن هم به انسجام همه اقوام و متحد شدن ما است وابستگی دارد.


 همه مردم خویش را باید تشویق و حمایت از دولت، صلح و از یک افغانستان قوی و پایدار باید کرد، نه اینکه پی اهداف خصوصی خود که همانا تباهی ماست کرده ایم، تنها راهِ که ما را پس از 2014 میتواند پایدار داشته باشد همانا حمایت مردم و یک پارچه شدن ماست.


با بیرون شدن نیرو های خارجی بهانه های اینکه افغانستان یک کشور اشغال شده ودست نشانده است، از میان برداشته شده و همه مردم به یک دید دیگری به طرف حکومت ما خواهند دید، هر چند دشمنان وطن ما معلوم هستند و هم اکنون بنام دشمن،دروطن ازخود کسی  نداریم، اینهاییکه بالای اردوی وطن ما حمله میکنند، داکتر،معلم ، انجینیر و مردم بی گناه ما را میکشند جز اینکه به همسایه ها و دشمن وطن خدمتِ کرده باشند چیزی دیگر را انجام نداده است.



بعضی از کارشناسان سیاسی معتقد برین هستند که طالبان به خاطر با دولت افغانستان در گفتگوی صلح نمیشینند که اینها خود را دارای یک قدرت بزرک میدانند و همچنان جامعه بین المل اینها را منحیث یک قدرت و دولت مستقل میدانند، اما نه خیر این طور نیست امروز به نام طالب کسی وجود ندارد، اینها کسانی هستند که فقط به خاطر کشور های همسانه کار نموده، که این همسایه ها هیچ نمیخواهند که طالبان با کشور افغانستان با هم بنشینند و صلح نمایند، بل این همسایه طالبان را تقویت نموده، تا باشد امریکا را تا حدی زمینگیر کند و خود به اهداف شان برسند.


پس باید هوشیار بود وهمه کوشش کنیم که مردم با اتحاد داشته باشیم، درحقیقت هر قوم افغانستان به مثل گلی هستند که در گلستان چون افغانسان وجود دارد.


امروز که وطن ما نسبتاًدولت و حکومت خوبی دارد پس درحفظ و پایدار بودن آن باید از مال و جان خود گذشت.


نویسنده: حکمت الله عزیز


 


پایان


      


 



About the author

hekmatullah

I am hekmatullah and i am from ghazni province of Afghanistan i graduated from school at 2009 and now im student of journalism at kabul universtiy

Subscribe 0
160