استرداد استقلال و آزادی

Posted on at


استرداد استقلال و آزادی
خداوند تبارک و تعالی را شاکرم که مرا توفیق و یاری بخشید تا بتوانم به نام او به استعانت و یاری او چند سطری در باره آزادی و استقلال کشور به شماعزیزان بنویسم و دورد بیکران پر برگزیده خدا محمد مصطفی (ص) آنکه رهنما و رهبر بشریت است امیدوارم این چند سطر مورد توجه خواننده گان عزیز قرار گیرد. قبل از اینکه در مورد استرداد استقلال و آزادی بگویم می خواهیم که این کلمات را معنا کنیم تا خواننده گان عزیز بهتر بتوانند به عمق گفته هایم پی ببرند.
استرداد: واپس گرفتن یا پس گرفتن
استقلال: آزادی داشتن برای آزادی کار کردن بدون مداخله کسی کار خود را اداره کردن3:آزادی: آزادی زیستن بدون قید و بند زیستن




آزادی و آزاد زیستن در خون هر انسان از همان آوان کودکی وجود دارد یعنی هر انسان می خواهد آزاد و مستقل زنده گی کند خصوصا اگر شخص احساس کند که آزاد نیست یا کسی دیگر کلانتری اختیار داری و یا حکومت می کند پس به فکر آزادی و استقلال اش می افتند آیا متوجه شدید اطفال از همان آوان کودکی آرزو دارند آزاد و مستقل زنده گی کنند و این شهامت در خون افغان ها هم وجود دارد و افغان های غیور و با شهامت که احساس کردند و دیدند بیگانه گان به کشور شان تجاوز کردند.و حکومت داری می کنند خون و غیرت افغانی شان به جوش آمده و همه دست اتفاق و اتحاد را یکی کرده و با هم متحد اند.
برادرانه و دوستانه با هم یکی شده و کشور خود را با بیل کلنگ چوپ و چماق در مقابل تانگ و وسایل پییشرفته جنگی بیگانه گان مقابله کرده و سرزمین نیکان خود را که قدامت پنج هزار سال دارد از دست بیگانه گان آزاد نمودند. بلی مردم غیور و با شهامت افغانستان 28اسد سال 1919میلادی روز به یاد ماندنی و تاریخی برای هر افغان می باشد روزیست مانده گارکه از یک نسل به نسل دیگر شهامت و مردانه گی افغان ها انتقال یافته و جشن استقلال همه ساله به تمام و لایات و نقاط کشور برگذار شده و افغان ها از این روز خجسته تجلیل به عمل می آورند و خاطره های نیاکان غیور خود را زنده نگه دارند از اینکه نیاکان ما این سرزمین پنج هزار ساله از دست بیگانه گان خون آشام نجات دادند و ما از آن تجلیل به عمل می آوریم.
خیلی خوب است اما نظر بنده اینست که یک بار دیگر به عقب برگردیم و آن شهامت و مردانه گی را که نیاکان ما انجام دادند باز تکرار نماییم و کشور عزیز ما را از قید بنده بیگانه گان و از همه مهم تر از قید و بند نوکران بیگانه که از خود ما می باشند آزاد بسازیم و این قهرمانی را بار دیگر در تاریخ تکرار نماییم با این کار اول باید نفس های ظالم خود را که آلوده شده اند از فساد و خود خواهی پاک نماییم و به جای اینکه به کیسه و خانواده خود فکر کنیم بهتر است به جای کیسه به کشور و به جای خانواده به همه ملت خود فکر نماییم و صادقانه خدمت نماییم و به فکر زر اندوزی به خود نباشیم و چنانچه شاعر فرموده است



.
صد خانه اگر به طاعت آباد کنی به زان نبود که خاطری شاد کنی
گر بنده کنی به لطف آزادی را بهتر که هزار بنده آزاد کنی
و بعدا به فکر این باشیم تا بیگانه گان به نام های مختلف از این بیشتر ما را تباه و ویران نسازند و پیام من به قدرت مندان کشور این است تا اینکه به فکر این هستید که بانک های جهانی را به خود پر نمایید و یا آسوده حال در بلند منزلها باشد
لطفا یک بار صادقانه وجدان تان را پیش تان قاضی کنید و به فکر این مردم درد کشیده و غم دیده باشید لااقل یک بار هم که شده به اطفال غرق به خون به بیوه زنان نوجوان به مادر و پدران به غم نشته اولاد های جوان شان و به نظامیان که زیر دستان تان هستند و به روز چندین تن کشته می شوند حتی خود را به زحمت نمی دهید آنقدر غرق تجملات شده اید که به یادتان نمی آید به خاطر دل خوشی او مادر که جوان را 25 ساله کرده و به آنی از دست می دهد تا شما به قصر های تان آرام زنده گی کنید یادتان نمی آید که یک یاد آوری به نیکی نام شان را نمایید.
که او مادر به چهار کلمه حرف دل خود را خوش بسازد این کار را هم نمی کنید فکر کنید نشود رازی نفرین و آه این مظلومان دامن شما و کس های را که به نام هر گروه هر جنگ را به این کشور شعله ور می سازد بگیرد و آن وقت وای به حال تان با این حرف هایم که شاید خیلی اشخاص خوش شوند و میدانم که خیلی هم آزرده می شوند این گفتار پراگنده خود را به نوشتن شعری به نام آزادی به پایان می برم




غلام همت آزاده گان باش زمین تشنه را آب روان باش
به مظلومان عالم خدمتی کن ضعیفان را تو نیرو و توان باش
یتیمی را نوازش کن به شفقت چو ابری شو سری را سایبان باش
تهیدستان عالم را زمین شو به پیش چشم ظالم آسمان باش
نصارا را حریفی باش لایق یهودی را چو مشتی بر دهان باش
سعادت گر همی خواهی به عقبی به دنیا سر بلند و شادمان باش
ستمگر را چو می بینی بر آشوب چو دریا پر خروش و بیکران باش
به نزد اهل دین چون خاک ره شو عدو را همچو فرعون زمان باش
گنه کاری بود خاموش بودن بیان حال مردم کن زبان باش
به خود پرداختی (دهزاد)داءم
بیا یکدم برای دیگران باش
نام: یاسمن
نام پدر: محمد ظریف
صنف: یازدهم
موضوع: استرداد استقلال و آزادی


 



About the author

160