حرس وهوسهای بیجا

Posted on at


حرس هوا وهوس همه اینها کلمات مترادف بوده که معنی خودخواهی وتوقع داشتن زیاد از دنیا وافراد آن میباشد حرس صفت بد وناپسندی بوده که انسان را به تباهی میکشاند افکار انسان را نسبت به همه تحریک میکند وقلب انسان با موجودیت این صفت بد وناپسند پراز کینه کدورت ونیرنگ میشودنسبت به همه افراد جامعه بد بین بوده وتنها هدفش از زندگی کردن این است که خود را از دیگر افراد واشخاص بالاتر وبلند مرتبه تر نشان دهد



همه ما وقتی در یک مجلس مینشینیم کوشش میکنیم که یک بحثی داشته باشیم وبیشترین افراد درباره این بحپ میکنن که دنیا فانی است پس به فکر هوسهای دنییوی نباشید اما بی خبراز این که آیا خودتان توانسته اید به سر هوسهای بی جا خود غالب شوید؟ آیا توانسته اید در قلب ومفکوره خود هیچ هوسی را جا ندهید ؟


نه خیر هیچ انسان نمیتونه خودرا از هر عیب بی نیاز بدبند وفکر کند بهترین است بلکه همه ما برای هوس در زندگی خود یک بش مهم تعیین کردیم واساس تمام کارهای مارا هوسا وحسودیها تشکیل میدهد



همین هوسهای بیجا ماست که ماخودخواه شدیم ونمیتوانیم یک سرنوشت خوبی را برای خود قلم بزنیم نمیتوانیم خوشبختی را در زندگی خود رونما سازیم .انسان همیشه باید قناعت کننده باشدآنچه که خداوند لایقش دیده را ازجان ودل بپزیرد نه اینکه هوسهای بیجا اورا خورده واز بین ببرد که نهازاین دنیا باشد نه هم از آخرت



پس برتمام مسلمانان یگانه پیشنهاد وخواهشم این است که بیایید واز هوسها حرسها وخودخواهی ها دست بکشید به فکر بدست آوردن این وآن نباشیم زندگی خودرا فدای خواهشات تباه کننده خود نکنیم تاکه زندگی پراز شور نشاد وآرامی نصیب ما شود .قناعت را پیشه زندگی خود کنید ببینید که چطور زندگی تان برکت باران میشود


حکایت هوس


یک مرد بود که بادیدن هرچیز درسر راه زود با آن چشم دوخته وبرمیداشت تااینکه در یکی از همین روزها روانه باغی بود وماری در زیر درخت خوابیده بود مرد فکر کرد که مار مرده وپوست اندخته او را برداشته ودر شانه خود اندخت وبه رفتن آدامه داد چون مار نمرده بود او را گزید ومرد از دست بی قناعتی وهوسهایش به سرنوشت مرگ ابدی گرفتار شد


 


ساناز سیرت


 


 


 


 


 


  


 


 


 


 


 


 


 


 


 


 


 


 


 


 


 


 


 


 


 


 


 



About the author

160