اشک فرزندعذاب قبر

Posted on at


خندیدن خوش بودن امید داشتن همه باید جز از زند گی مار ا تشکیل بدهند اما در واقعیت اینطور نیست زیرا در این دنیا ارزوها ی کوچک ما درپشت ارزوهای بزرگ میمانند حال در خواب ها رویا های زبیا وروشنی نه بلکه به جای ان را کابوس وتاریکی ها گرفته است دیگر خواب ارام و ارامش را فراموش کردیم دنیای تازای منتظر ماست که سراسر تاریکی است حتی در رو شنی مطلق تاریکی میخنندد دست تاریکی همیشه به دنبال روشنی های زنده گی ماست برف ها از اسمان به رنگ زیبای سفید اما در هنگام نشست بر روی زمین رنگش سیاه می گردد از اینرو که هر کس برای نجات خود دیگری را فدا میکند درختان رنگ های زیبای خود را از دست داده اند حال در دنیای زنده گی میکنیم که جز پلیدی و تاریکی چیزی دیگر نیست مثلیکه قیامت نزدیک است زیرا دیگر اشکی طفلی یتیم دل این ظالمان را به رحم نمی اورد این رنگ وحشت دنیا را در تسخیر خود در اورده است در روی زمین جویچه های خون جاری است دلها سیاه گشته اندو به جای خون دران سیل سیاهی در جریان است کم کم دنیا رنگ خود را تحقیر می دهد اگر چه شب ها تاریک است اما گاهی مهتاب ان را روشن میسازد ولی روز های این دنیا ایقدر تاریکن که  

ما در موقعیت قرارگرفتیم که توفان زند گیمان ما را به جای اورده که برای زند گی خود وزنده ماند خود دیگران را فراموش کردیم که این دنیا یک بازی است یک باز ی نا ممکن که تنها با کمک وهمکاری با هم میتوانیم از زندگی ببریم ما برای امتحان همد یگر در این دنیا هستیم گاهی امتحان را برای دیگران بی اندازه سخت میگیریم اما برای ما بی اندازه اسان گرفته میشود این یک چانس بی نظیراست وبس



About the author

shimaamiri

شیما امیری متعلم صنف یازدهم هستم یکتن ازشاگردان لیسه نسوان حوض کرباس کشورمن افقانستان ولایتم هرات میباشد

Subscribe 0
160