ما همه بی خبر از این هستیم که ما در روی تیکه ای از بهشت قرار داریم وزندگی میکنیمانقدر از زندگی خسته میشویم که فراموش میکنیم ما زنده هستیم وزندگی میکنیم اما بالای چی وچرا زندگی میکنیم ما بالای زمین یعنی تیکه ای از بهشت زندگی میکنیم بسیاری از انسان ها توانسته اند که این بهشت را کشف کنند اما بعضی از انسان از بعث درگیر زنده بودن وزندگی کردن هستند که فراموش میکنند برای چی زندگی میکنند مثل رباط روز کار وشب خواب فقد فرق انسان رباط اینست که هر وقت شروع به تجسس در مورد خود کند به همان اندازه خود را میشناسد زندگی فقد زنده بودن نیست بلکه ما باید کمی وقت برای خود بدهیم که لذت اصلی زنده بودن پی ببریم اما نه ما انسانیم وگرچه اشرف مخلوقات قرار گرفتیم وتیکه ای از بهشت برای زندگی به ما داده شده است اما هنوز هم به جایگاه خود پی نبردیم ونتوانستیم که حرمت چایگاه خود را حفظ کنیم ما در اصل نمیدانیم که این زمین پر از زیبای های بی نظیر هست که میتواند هر لحظه انسان را شگفت زده سازد ما مثل ماهی های هستیم که در داخل یک شیشه زندگی میکنند ماهی های که دنیای اصلی یعنی از اقیانوس بی خبر اند حتا فکر این را هم کرده نمیتوانند که خارج از این شیشه یک دنیا هست که انها را به حیرت خواهد اورد جای که احساس اصلی زنده بودن را احساس خواهند کرد چرا وچی باعث میشود که ما خود را از دیدن این بهشت محروم سازیم از دیدن غروب افتاب وستاره های اسمان وشمردن ان طلوع خورشید در هنگام صبح وطبعیت بی نظیر زمین زمین زنده هست ونفس میکشد چیزی که شاید بسیاری از ما ندانیم که زمین همرای باما رشد میکند وزندگی میکند وبسیاری از زندگی ها را در خود زنده نگه میدارد شاید ملیون ها نه کم هست بیشتر از ان
تیکه ای از بهشت
Posted on at