اعتماد

Posted on at


اعتماد تنها حرفی است که اگر وجود داشته باشد رابطه ها را مستحکم وزیبا می سازد .در خانواده ای که رابطه شان صمیمانه وبا اعتماد باشد در آن خانواده تنهای،دل گرفتکی ،آزردکی ،وغم وجود ندارد بخاطر اینکه صمیمانه است وصمیمانکی را اعتماد به وجود می آورد


.


رفتن بعضی دوستان چیزی را تعقیر نمی دهد فقد یک کم انسان را خسته تر ،دل ګرفته تر،وبی اعتمادتر می سازد نسبت به دیگران باعث می شود دیگر از روی ظاهربینی در باره دیگران قضاوت نکنند وآن را با اعتماد نداند به نظر من خوب است که یک شخص از طرف یک دوست ،خواهر،برادر...یک بار شکست بخورد بخاطر اینکه فقد شکل ظاهری آن را نبیند بلکه به باطن نیزتوجه کندزیرا یک شکست تجربه ای برای یافتن اشخاص باوفا در زندگی است


.


اعتماد به هر کس یک اشتباه است درسته گفتم یک تجربه .ولی یک بار نه چندین بار . به شخص باید اعتماد کرد که یک رنگ باشد مانند آسمان نه هفت رنگ مانند رنگین کمان درسته رنگین کمان نسبت به آسمان زیبا تر وجلب کننده است چون زرق وبرق آن زیادتر به چشم می خورد .اما نباید یادمان برود که آسمان همیشه با ماست امارنگین کمان در یک موقع مشخص .وآن موقع عصبانی شدن آسمان است موقع گریستن آسمان رنگین کمان بوجود می آید اما این همیشه گی نیست آسمان گرمی وحرارت دوستی خودرا بیشتر از سردی خود نشان می دهد پس از این معلوم می شود کسی می تواند انتخاب خوب نماید که تفاوت میان سرد وگرم را بداند در اصل می توان به آسمان یک رنگ باور کرد.


آیا خوب است سردی یک دوست را همراه داشته باشیم یاگرمی را؟



اعتماد کردن به هر کس وناکس مانند سوار شدن به کشتی سوراخی است که اول وآخرش غرق شدن است وبس


بایدگفت به چی کسی می توان اعتماد کرد؟    


البته که فقد می توان به خدا اعتماد کرد وبعدابه خود وبه خانواده .امابعض خانواده های هستند که در بین شان چیزی بنام اعتماد وجود ندارد .همه به فکر خود هستند وبه یک نوعی زندگی خود را می گذرانند وبرعکس خانواده های هم هستند که بخاطر اعضای فامیل خود از جان خود می گذرند ولی اعتماد آنه را نمی شکنند


.


در غیر آن در چنین جامعه ای نمی توان روی کسی اعتماد کرد چون هر کس بفکر بهره گرفتن از دیگران است اگر دید کدام فایده برای او ندارد از ‍‍پشت خنجر می زنند .اعتماد آن را می شکنانند که هیچ زندگی شان را نیز نابود می کنند به چنین اشخاصی باید گفت توروی ‍پاهای خود نمی توانی ایستاد باشی چی برسد به روی حرفای خود


.


ولی بازم نمی توانم بگویم این نظر در باره همه است اشخاصی هستند که آنها را زیاد نمی شناسیم از روی دلتنگی حرف خود را با او در میان می گذاریم آنها به حرف های ما مشتا قانه گوش می کنند ومهمتر از همه این که راز ما را نگهمیدارند حتا به صمیمی ترین دوستان خود آن را بیان نمی کنند به این اشخاص می توان اعتماد کرد ودر آخر این که انسان موفق کسی است که به خود وخدای خود اعتماد داشته باشد


.                                            



About the author

160