زندگینامه، "کار نشد ندارم"ا

Posted on at


دختری هستم که در یازدهم میزان سال 1377 متولد شدم و در یک فامیل 7 نفری زندگی میکنم. والدین من هر دو مصروف وظیفه هستند. پدرم داکتر است و مادرم به حیث استاد در مکتب تدریس میکند. یک خواهر دارم که اولاد ارشد خانواده را تشکیل میدهد و وظیفه اش مثل مادر جانم معلمی میباشد و بر علاوه آن محصل پوهنڅی روان شناسی است. بعد از آن برادر بزرگم است که محصل پوهنځی طب میباشد و برادر دیگرم محصل پوهنحی شرعیات و دو برادر خوردم هر دو متعلم مکتب هستند.



علاقه مندی من به مقاله و داستان نویسی، یکی دو روز نمیشود که آغاز شده است؛ از سن 7 سالگی من به گفتن شعر و طنز آغاز کردم و بعد بنا بر دلایلی تا مدت طولانی به گفتن شعر و طنز توقف دادم. و بعدش به مرور زمان به تغییر نظر پرداختم شروع کردم به داستان نویسی. از سال 1391 شروع به نوشتن داستان کردم و داستان های کوتاه مینویسم، ازینرو به نوشتن مقالات هم مپردازم. علتیکه به این برنامه (فلم انکس) اشتراک کردم ارتقای من است.


ارتقا و پیشرفت به عرصه ای که به آن برعلاوه استعداد علاقه مندی خاص دارم و به نحوی حسن طی میکنم راهی را که در پیش گرفتم و سبب موفقیت من در آینده خواهد شد. بدون شک آرزوی هر جوان بعد از مدت ها جنگ و دگرگونی، موفقیت است.



در ضمین من از یک خانواده به این تفکر هستم و اگر امثال من در عرصه های مختلف پیدا شوند، بدون شک که ما سازندگان این افغانستان هستیم. به هر صورت آرزوی من در آینده اینست که متکی به خود باشم و همچناندر کنار فامیل مگر به نحوی مستقلانه و عاقلانه زندگی کنم. رشته ای مورد علاقه من ادبیات دری است و میخواهم بعد از وارد شدن به دانشگاه مقالات و داستانهای بهتری را به اشتراک بگذارم و به این اراده هستم که به لیسانس و ماستری قناعت نکرده و تا مدارج بالاتر علمی برسمتا شخص مفیدی به جامعه واقع شوم و همچنان بر علاوه اینها باعث افتخار و سربلندی والدینم شوم.


چون هر طفل را مادر به امید موفقیت اش و....بزرگ میسازد. اگر مثال بیاورم واضع است مثل اینکه ما کودک هستیم ما را یک نهال میتوان تصور کرد و والدین باغبان ما هستند. بدون شک وقتیکه به ما امکانات فراهم میکنند، یقینا انتظار دارند که روزی برسد که به زیر سایه همان نهال به خیال راحت استراحت کنند. دقیقا میخواهم همان نو نهال کوچک باشم که دیگر بزرگ شده و میتواند اهداف خود را دنبال کند و کم کم از عهده ای بعضی مسولیت های خود بیرون شود.



به هر حال، اهداف و مقاصد زیادی دارم مگر مهمترین آنهای بودند که ذکر کردم. سعی میکنم همین شخصیتی که دارم را در جامعه عامتر و عمومی تر بسازم تا اینکه در آینده بتوانم آدم سر شناسی باشم و یقینا اگر به راهم ادامه دهم مطمیین هستم به اهداف ذکر ده میرسم. و مدتی است که جمله ای (کار نشد ندارد) ذهنم را فرا گرفته است. برای رسیدن به هر هدف باید کار های را انجام داد که بعضی از آنها مشکل به نظر میرسند. درین زمان است که جمله (کار نشد ندارد) به ما کمک میکند که تا زمانیکه به کار اقدام نکنیم دشوار به نظر میرسد اما وقتی آن کار را آغاز نمایی دیگر تمام مشکلات تر سر راه برداشته میشود.



برای خواندن مطالب قبلی فلم انکس لیسه امیر علی شیر نوایی میتوانید پیوند زیر را دنبال نماید:


http://www.filmannex.com/AmirAliSherNawaie/blog_post



About the author

AmirAliSherNawaie

Amir Ali Sher Nawaie was established in 1368. At first, it was both a male and female school but in different shifts until 1390. In 1390, it became a female school and students are now studying in three shifts. It has 29 classes, more than 4,000 students and 155 teachers.…

Subscribe 0
160