عاطفه ازعطف گرفته شده به معنی احساس.
نخستین احساس بین مادروفرزندبعدازتولددلبندش صورت می گیرد،ولبخنداول مادربه فرزنداحساس بی نظیری رامی دهد،درست است که بچه فهم وشهور ندارد،اماقبل ازتولدوبعدازآن تاثیربسزایی به روحیه بچه میگزارد.
ماانسان هاخیلی زودبه همدیگردل می بندیم والبته عادت هم می کنیم،واحساس خود رابروزمی دهیم،این کارخوب است،اماگاهی وقتهاباعث امراض گوناگون روانی نیزمی شود،چون دلبستن به افراداطراف مابدون این که متوجه بشیم، اتفاق می افته امادل کندن کاربسیارسختی است. مخصوصاًازکسانی که دوست داریم،لذابهتراست،که احساسات خویش راتحت کنترول قرارداده وبه هرکس یا هرچیزی دل نبندیم،چون زنده گی قسم است،که هرروزبایدازیک نفرجدابشیم،یا آن میرود یاتومجبوری بروی،به همین خاطرنباید،به هرکس هرقسم دل ببندیم.
دلیل دیگرهم این است،هرکس جایی دارد ولیاقتی این رابفهمیم،که مادر،پدر، برادر،دوست،معلم ، همصنفی ومردم کوچه وبازارچه قدروچه جایی باید داشته باشند،عاطفه ی زیادنسبت به افراد باعث پیشگیری ازپیشرفت انسان می شود، وانسان احساساتی روحیه ظعیفی دارد،سیکن باید احساسات خودرا تحت کنترول قرارداده وافراداطراف خودرابه اندازه لیاقت شان احترام بگذاریم، وبدانیم که درزنده گی ماچه کسی بایدچه جایی داشته باشد.
