.

.خون فاقد اکسیزن یا خون نوع وریدی جنین از طریق دو شریان نافی به جفت جریان پیدا میکند

عروق نافی در محل اتصال بند ناف با جفت چند بار زیر آمینون شاخه شاخه میشوند وبعد درون ویلوس ها نیز انشعاباتی از آنها جدا میشود تا بالاخره شبکه های مویرگی رادر انشعابات نهایی خود تشکیل میدهند. خون دارای اکسیزن بسیار، بیشتر توسط ورید نافی از جفت به شاخه های عروق نافی که در طول سطح جنین جفت (صفحه کوریونی) حرکت میکنند ،عروق کوریونی یا عروق سطح جفت گفته میشود. از لحاظ اناتومی ،وفولوزی ،بافت شناسی وفونکسیویل خصوصیات منحصر به فردی دارند.شریان کوریونی همیشه از روی وریدهای کوریونی عبور میکنند.شناسای شریان وورید کوریونی با توجه به این رابطه جالب بسیار ساده است در حالی که تمایز این دو از طریق معیارهای بافت شناسی تقریبا امکان نا پزیر است.

دو شریان نافی بلا فاصله قبل یا درست پس از ورود به صفحه کوریونی توسط یک ارتباط عرفی بنام آناستوموزهیرتل با هم پیوندند.این آنستوموز به ندرت وجود ندارد. دو شریان نافی در صفحه کوریونی به دو نحوه متفاوت انجام میگیرد به شکل الگوی پراکنده الگوی متمرکز. الگوی توزیع در نوع پراکنده به صورت شبکه ظریفی از عروق است که از ناحیه ورود بند ناف به کوتیلدونهای مختلف حزکت میکنند.الگوی متمرکزبه صورت شریانهای است که بدون کاهش قابل ملاحظه در قطر رگ تالبه جفت پیش میروند.شریانهای جفت از نوع شریانهای انتهای هستند وهر شاخه که به پایین میچرخد تا صفحه کوریونی را سوراخ کند ،یک کوتیلدون را مشروب میکند .شریان ترانکال شاخه های سوراخ کننده ای از شریان های سطحی اند که از میان صفحه کوریونی میگزرند .هرشریان خرطومی یا ترانکال یک کوتیلدون را مشروب میسازد.کاهش عضلات صاف جدار رگ وافزایش قطر رگ در حین نفوذ آن به صفحه بازال (قاعده ای) قابل مشاهده است .کاهش مقدار عضله صاف حین انشعاب شریانهای خرطومی به شاخه های کوچکتر ادامه میابد،این موضوع در مورد جدار ورید ها نیز صادق است .حدود هفته دهم پس از لقاح ،الگوی امواج سرعت جریان خون نافی تغیر ناگهانی پیدا میکند،قبل از آن هیچ فرکانس انتهای ویا سیتولی وجود ندارد .مشاهده این یافته در مراحل بعدی بارداری غیرطبیعی تلقی میشود.محققی این یافته هارا به نحو بسیار جالب مورد برسی قرار داده وارایه نموده است .

صفحه کوریونی نهایی نیز در 8 تا 10 هفتگی بر اثراتصال فرانشیم صفحه کوریونی اولیه وآمینون به یکدیگر ،ایجاد میشود این امر ناشی از انبساط ساکه آمینون است ،که ساحه ارتباطی وآلانتویس را نیز در بر گرفته واین ساختمان ها را به هم ملحق میکند تا بند ناف تشکیل شود ویزگی منحصر به فردی دیگری نیز در عروق کوریونی وجود دارد ،با ضخامت دیواره این عروق نا متقارن است به طوریکه در سمت پیوسته به آمینون (سمت جنین) بسیار نازکتر میباشد.