ایمان به خدا امری است فطری که در نفس انسان ها جای دارد. چرا که هر انسان در نفس خود در میابد که به سوی نیروی قویتر و بالاتر از نیروی خود کشیده میشود ولی انسان ها در تشخیص و تعیین این قدرت مافوق ، اختلاف دارند . بعضی از انها ، ان را به نیروی طبیعت تفسیر میکنند برخی دیگر ان را در قالب بت ها ساخته شده دست خود نشان میدهند و عده ای ان را به نحوی دیگر تفسیر مینمایند .
سرانجام پیامبران امدند و این اشتباهات و گو راهیها را تصحیح کردند و عقل را به سوی ایمان و اعتقاد به وجود الله و وحدانیت و یگانکی او تعالی ارشاد رهنمایی نمودند.
اولین دعوت و بزرگترین هدف انبیا در هر زمان مکان و شرایتی عبارت بوده از اصلاح عقیده در مورد یگانگی او تعالی ، تصحیح رابطه میان بنده و پروردگارش دعوت به اخلاص تنها برای خداوند و این که عبادت مختص به ذات الله (ج) است ، نفع دهنده و زیان رساننده تنها خداوند بی نیاز است ، تنها او سزاوار پرستش است و دعا درخواست پناهندگی قربانی و شعایر دینی خاص ار خداوند است
انان لبه تیز تبلیغات خود را به کلی متوجه بت پرستی شایع در زمان خود ساختند که در قالب پرستش اشکار بتان اشخاص صالح و مقدس زنده یا مرده خود نمایی میکردند
مسلما عقل بشری نه تنها قادر به درک این حقایق و دست یابی به این اهداف نیست. مخصوصا در مورد اومور غیبی و معنوی که استعداد بشری بدون استعداد از وحی که بر پیامبران نازل شده از درک انها عاجز میباشد
فلسفه یونانی و غیر یونانی تلاش مینمود تا در مسایل مربوط به الهیات فرو رود ولی سر انجام افکار سخیف و بی ارزش و ارا و نظریات متضادی را با خود اورد
همان گونه که علما به تازگی با اعتماد بر عقل و ارای ایشان در تفسیر این الهیات دچار اختلاف گردیدند در حالی که انبیا با بیان قاطع و روشن درباره تفسیر و تعریف این نیرو الهی از جانب پروردگار فرستاده شده اند و به عقل و اطمینان ارامش بخشیده اند