آه و ناله کبوتر اسیر

Posted on at


من کبوتر اسیرم رهایم کنید رهایم کنید ازین قید و بند قفس، رهایم کنید ازین زندان میخواهم آزاد باشم ازین تباهی و سیاهی میخواهم ازین بی خانه مانی رهایی یابم...


میخواهم بروم به سوی آشیانه ام بروم، میخواهم بروم به سوی لانه ام، میخواهم وزیدن باد را احساس کنم میخواهم پرواز را آغاز کنم، میخواهم به ابرها سلامی بگویم و به رنگین کمان نگاهی کنم، میخواهم با شور و نوای همنوایانم یک صدا شوم، میخواهم باغ های سبز بهاری را تماشا کنم،میخواهم بوی گل های زیبا را استشمام کنم...



میخواهم آزاد باشم و با آزادی ام آسمان را به لبخند آورم، میخواهم آزاد باشم و نماد صلح باشم برای مردم من کبوتر اسیرم رهایم کنید...


میخواهم ابرهای نگران و سیاه را با بالهای سپیدم خوشحال و خوش رنگ سازم، میخواهم این طبیعت زیبا را با آوازم با نشاط بسازم، میخواهم با نرمی تنم بادها را نوازش دهم، میخواهم خستگی مردم ام را با صدای دلنشین ام رفع بسازم، میخواهم زیبایی طبیعت، بادها، ابرها، آسمان را بنگرم و زیباتر بسازم...


میخواهم با تن سپیدم و با آواز قشنگم مژده صلح را به مردم بیاورم...


 


ای مردم من کبوتر آزادم اسیرم نکنید بگذارید که با شور و نوایم سمبول وحدت و همبستگی باشم بگذارید تا با وجودم مردم را خوشحال بسازم بگذارید تا فریاد عشق را به گوش مردم برسانم بگذارید تا با چهچه صدایم خوشحالی را به مردم هدیه بدهم...


من کبوتر اسیرم رهایم کنید..


رهایم کنید ازین قید وبند میله های آهنی میخواهم آسمان قشنگ را از نزدیک بنگرم میخواهم باغ های سرسبز از نزدیک بنگرم


من کبوتر اسرم رهایم کنید...




About the author

noorzia

Noorzia osmani was born in Herat, Afghanistan. she is interested to traveling and reading.

Subscribe 0
160