پیش‌گیری از خودکشی

Posted on at


پیش‌گیری از خودکشی


دو ماه بود که از ترکیه دیپورت شده بودم. در این دو ماه کاملا افسرده و کلافه بودم. هیچ کس را در کابل نداشتم. همه خانواده‌ام در ایران بودند. پدر و مادر پیرم نمی‌دانستند که من کجا هستم. نمی‌توانستم به آن‌ها بگویم چه اتفاقی برایم افتاده است؛ این‌که در ترکیه گیر افتادم و شش ماه زندانی پولیس ترکیه بودم. تمام آرزوهایم خراب شده بود. وقتی یادم می‌آمد چطور در برابر التماس‌های آن‌ها برای ماندن در ایران مقاومت می‌کردم و تمام سرمایه آن‌ها را برای رفتن به اروپا به باد دادم از سر‌درد دیوانه می‌شدم. آن‌ها فکر می‌کردند من هنوز در مسیر رفتن به سویدن هستم. در این دو ماه در خانه یکی از اقوام دورم بودم. آن‌ها را قسم داده بودم که به کسی نگویند که من پیش آن‌ها هستم. پول نداشتم. شرم داشتم از کسی غذا بخواهم. ۲۲ سالم بود و هیچ کاری بلد نبودم. هرچند فرقی هم نمی‌کرد. کار گیر نمی‌آمد. بالاخره خسته شدم. یک روز رفتم و از یکی از دوستانم که برخی وقت‌ها می‌رفتم اتاقش وقتم را می‌گذراندم مقداری پول قرض کردم تا مقداری تابلت بگیرم.
چند دواخانه رفتم به اصرار از یک دوا خانه تابلت گرفتم. بعد تا نزدیک شب در سرک‌ها قدم می‌زدم و به کاری که می‌خواستم بکنم فکر می‌کردم. دوست داشتم با کسی حرف بزنم اما کسی را پیدا نمی‌کردم. رسیدم خانه قومایم. معمولا همین مواقع می‌آمدم تا شب آن‌جا بخوابم. هیچ امیدی برای پیدا کردن کار و تغییر در زندگی‌ام نداشتم. رفتم و یک لیوان آب آوردم. به تابلت‌ها و لیوان آب نگاه می‌کردم. یک دفعه همه‌چیز تمام شد. تمام ۳۰ تابلت را خورده بودم. بعد آرام گرفتم خوابیدم. به امید این‌که دیگر بیدار نشوم و همه‌چیز، همه بدبختی‌ها تمام شود. فردای آن روز نزدیک ظهر بیدار شدم. پسر قومایم بالای سرم بود. فهمیده بود چکار کردم. اما چیزی نمی‌گفت. تا دو روز کاملا گنگس و گیج بودم.
آن‌چه در بالا خواندید شرح حال تجربه احمد است از اقدام به خوکشی‌. پسری که شش سال پیش به امید رهایی از دردها و رنج‌هایش اقدام به خود کشی کرد، اما زنده ماند. او الان دانشجوی سمستر ۴ یکی از دانشگاه‌های خصوصی است. در یک شرکت تولیدی کار می‌کند. برخی وقت‌ها نقاشی می‌کشد و عکاسی می‌کند. تازگی‌ها از دختری که به او علاقه‌مند شده خواستگاری کرده است و امیدوار است بتواند خانواده خودش را شکل دهد.


خودکشی در افغانستان


۱۰ سپتامبر، روز جهانی پیش‌گیری از خودکشی نام‌گذاری شده است. خودکشی دومین عامل مرگ در افراد ۱۵ الی ۲۹ سال دانسته می‌شود و هر ۴۰ ثانیه یک نفر در جهان به‌دلیل اقدام به خودکشی جان خود را از دست می‌دهد. آمار در افغانستان نشان می‌دهد در طول سال جاری بیش از ۹ هزار مورد مسمومیت دارویی و سوختگی صورت گرفته که عموما این اقدامات با هدف خودکشی صورت می‌گیرد؛ اقداماتی که بیشتر از سوی زنان صورت می‌گیرد.
زنان بیشتر از روش‌هایی مانند مصرف دارو و خودسوزی استفاده می‌کنند در حالی‌که مردان ترجیح می‌دهند خود را حلقه‌آویز کنند یا اسلحه‌ای فراهم می‌کنند و با یک تیر خود را خلاص می‌کنند. به همین دلیل براساس آمار جهانی اقدام به خودکشی در زنان بیشتر است اما اقدام به خودکشی منجر به مرگ در مردان بیشتر است. چرا که زنان از روش‌هایی استفاده می‌کنند که احتمال نجات در آن بیشتر است.
در کشور مذهبی مانند افغانستان، خودکشی امری شدیدا نکوهیده است و کسی‌که اقدام به خودکشی کند بیشتر از آن‌که درک شود سرزنش می‌شود. در این کشور فردی که از خودکشی نجات پیدا کرده است، هرچند ممکن است از زنده ماندن خود تا حدی خوشحال باشد اما در کنارش به‌شدت از سرزنش‌ها و نکوهش‌های اطرافیان خود هراس دارد. فردی که خودکشی کرده است به نوعی مرتد دانسته شده و چه بسا باید منتظر مجازات‌های اجتماعی اطرافیان خود باشد.


چرا کسی دست به خودکشی می‌زند؟


خودکشی از عوامل شایع مرگ‌ومیر در میان جوانان به شمار می‌رود، با این وجود بیشتر افرادی که دست به خودکشی می‌زنند، نسبت به این کار و کشتن خود تردید دارند–آن‌چه این افراد در پی آنند پایان دادن به احساسات طاقت‌فرسا یا شرایطی است‌که به‌نظر تحمل‌ناپذیر می‌آیند. افرادی که تمایل به خودکشی دارند، ممکن است احساساتی مانند ترس، ناامیدی، ناتوانی، سردرگمی و افسردگی داشته باشند–این قبیل افراد بیشتر می‌خواهند از رنجی که گرفتار آن هستند، رهایی یابند، نه این‌که واقعا قصد خودکشی داشته باشند. اما شاید در چنین شرایطی خودکشی از نظر آن‌ها تنها راه نجات است.


علایم خطر چیست؟


برای این‌که بتوانیم از اقدام به خودکشی عزیزی، دوستی و آشنایی پیش‌گیری کنیم باید علایم هشدار‌دهنده را جدی بگیریم. کسی‌که دوره طولانی از افسردگی را تجربه کرده است و شکست‌های پی‌درپی و ناامیدکننده را گذرانده است، در صورتی که در مورد خودکشی یا مرگ و مردن با ما صحبت می‌کند باید، این احتمال را بدهیم که ممکن است چنین اقدامی داشته باشد. کسانی‌که در واکنش به این مشکلات، خودکشی را انتخاب می‌کنند، به احتمال زیاد بیشتر از دیگران در معرض آسیب‌ها و ناکامی‌هایی قرار گرفته‌اند که به آن‌ها توجهی نشده است یا به‌جای رویارویی با مشکلات بزرگ، در مقابل آن‌ها در مانده و ناتوان شده‌اند.
از دیگر علایم هشداردهنده‌ای که باید به آن دقت کنیم، می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
- احساس افسردگی شدید که با نشانه‌های همچون احساس شدید گناه و شرم، انتقاد از خود و خشم مشخص می‌شود؛
- حس بی‌ارزش بودن و برخورداری از عزت نفس پایین؛ به‌ویژه اگر با انتظارات و آرمانهایی بسیار بالا همراه باشند؛
- احساس ناامیدی، عجز و بیهودگی؛
- حس بیگانگی و انزوا– تنها بودن؛
- داشتن سابقه اقدام به خودکشی؛
- داشتن یک نقشه مفصل برای خودکشی؛
- استفاده از مواد مخدر و مشروبات الکلی؛
- بیان سخنانی درباره کشتن خود یا پوچ بودن زندگی؛
- یک رویداد استرس‌زا یا آسیبی سخت مانند فقدانی بزرگ یا ترس از پیش آمدن این فقدان؛
- تغییرات رفتاری چشم‌گیر، مانند گوشه‌گیر شدن؛ به‌ویژه اگر این حالت در فرد غیرعادی به‌نظر آید.
درست ‌نیست‌ اگر بگوییم «افرادی که نیت خود را برای خودکشی به زبان می‌آورند، واقعا دست به اینکار نمی‌زنند.» یا این‌که فکر کنیم این صحبت‌ها صرفا با هدف توجه‌طلبی و یا مهرطلبی صورت می‌گیرد.


با کسی‌که می‌خواهد خودکشی کند چگونه صحبت کنیم؟


اگر کسی با شما در مورد خودکشی یا مرگ صحبت کرد، یا به نظرتان رسید که ممکن است با توجه به شرایط دشوار زندگی‌اش چنین اقدامی انجام دهد، از او در مورد خودکشی سوال بپرسید. بعید است کسی با سوال پرسیدن در مورد خودکشی انگیزه خودکشی پیدا کند. مهم است که از او بتوانید حمایت‌گرانه سوال بپرسید.
می‌توانید این‌گونه آغاز کنید: تا به حال شده بخواهی به‌خاطر این سختی‌ها به خودت آسیب بزنی؟ تا حالا فکر آسیب زدن به خودت به ذهنت رسیده است؟
اگر پاسخ او مثبت بود در ادامه بپرسید: به روشش هم فکر کرده‌ای؟ به این‌که چطور این کار را انجام بدهی هم فکر کرده‌ای؟
اگر فردی در مورد روش خودکشی هم فکر کرده باشد، باید آن را خیلی جدی بگیرید. بسیار دقت کنید که به هیچ‌وجه نباید صحبت‌های سرزنش‌کننده، تحقیرکننده یا تهدیدکننده داشته باشید.
صحبت‌های سرزنش‌کننده: دیوانه شده‌ای؟ این‌ها چه فکرهایی است که می‌کنی؟ بی‌دین شده‌ای؟
صحبت‌های تحقیرکننده: جراتش را نداری؟ فکر کردی این طوری کسی دلش به‌حالت می‌سوزد؟ تو همیشه این طور مشکلاتت را حل می‌کنی؟ فکر نمی‌کردم این قدر ضعیف باشی.
صحبت‌های تهدیدکننده: دیگه حق نداری به این چیزها فکر کنی؟ اگر می‌خواهی این طوری فکر کنی دیگر سراغ من نیا؟ به خدا اگر این کار را کردی دیگر نه تو نه من.
باید مراقب بود که به هیچ‌وجه نباید سرزنش، تحقیر و یا تهدید کرد. برای بررسی این امر که آیا فردی در معرض خطر قرار دارد یا نه و این‌که احتمال دارد دست به خودکشی بزند، لازم است شرایط را از دیدگاه او بسنجید، حتی اگر به‌نظر شما غیرواقع‌بینانه باشند. شاید این کار بسیار دشوار به‌نظر آید، زیرا بودن با فردی که دارای حس خودکشی است می‌تواند احساساتی قوی و اضطرابی شدید به‌وجود آورد، همان‌گونه که بسیاری افراد این حالات را تجربه کرده‌اند.


هم‌چنین روش‌های زیر را به کار گیرید:
با او بحث کنید: تلاش کنید تا بدون آن‌که راه‌حل‌های خود را بر شرایط تحمیل کنید، با فرد مورد نظر بحث و گفتگو کنید و کشف کنید که چه چیزهایی می‌توانند شرایط را تغییر دهند.
راه‌حل‌هایی عملی برای حل مشکل ارایه دهید: به‌عنوان مثال، اگر ضرب‌الاجل‌هایی برای شرایط دشوار زندگی خانوادگی، شغلی و یا تحصیلی فرد مورد نظر تعیین شده است، آن‌ها را از سر راه وی بردارید.
هرگز از محدوده زمان و توانایی‌های خود فراتر نروید: اگر نمی‌توانید کاری انجام دهید قول آن را هم ندهید – فرد خودکشی‌گرا بیش‌از این مستحق ناامیدی نیست.
به افرادی که می‌توانند به شما کمک کنند، مراجعه کنید: مسوولیت شرایط موجود را به تنهایی بر دوش نکشید. نشان دهید که آنقدر نگران هستید که لازم می‌دانید از کمک دیگران نیز استفاده کنید، حتی اگر این کار به مفهوم کاهش اعتماد آن فرد به شما باشد.
در شرایط اضطراری… با دیگران تماس بگیرید.
اگر فردی که دست به خودکشی زده است، در معرض خطر جدی قرار دارد، بلافاصله با افراد باتجربه‌ای که می‌توانند کمک کنند تماس بگیرید. ترجیحا این فرد باید یک روان‌شناس و یا مشاور حرفه‌ای باشد. اما از آن‌جایی که در کشور ما روان‌شناسان و افراد حرفه‌ای در این زمینه کم هستند، شما می‌توانید از افراد با تجربه در این زمینه مانند پزشکان، مددکاران اجتماعی و افراد فعال در جامعه مدنی کمک بگیرید. تا زمان رسیدن افرادی که بتوانند کمک کنند، در کنار فرد بمانید. اشیای خطرناک را از دسترس وی دور کنید.



About the author

safatullah-bahier

Safatullah Student

Subscribe 0
160