حرف های تکراری را که صد ها نفر تکرار کرده اند بازهم امروز دارد تکرار میشود با این تفاوت ک که در آن زمان کمی بی پیرایه تر بود ولی امروز غرق در پیرایه است یا اینکه در گذشته مردم ساده تر اظهار محبت میکردند و حقیقی ولی امروز داریند بسیار پیچیده ومجازی اظهار محبت میکنند
در گذشته اگر یک پسر به دختر میگفت دوستت دارم همان مدار اعتماد بود اما اگر امروز بگوید من خودم را میکشم نمیتوان برایش اعتماد کرد چون با تاسف بعضی از پسران امروزی روز صد بار میمیرند و زنده میشوند و آن هم نه برای یک دختر بکه برای صد دختر ...ا
و نباید از حقیقت چشم پوشی کرد که بعضی از دختران هم هستند که برای صد پسر وعده ازدواج میدهند اما با یک پسر غیر از این صد تا ازدواج میکنند ای کاش امروز هم به مانند دیروز میبود با یکی دوست میشدند و با همان هم ازدواج میکردند نه اینکه با یکی دوست میشوند و با دیگری ازدواج میکنند
چرا باید دختران و پسران امروزی بخاطر همان حرفهای دیروزی که تا فردا هم ادامه دارد باعث شوند که یک جامعه اسلامی به بحران فساد اخلاقی دچار شود یا نه فساد عشقی!اا
عجب عشقی؟ که صد تا فیلم هندی هم به پایش نمیرسد چون خیلی اتفاقات جالبی که در جامعه ما جریان دارد اصلا تا به حال به فکر نویسنده گان فیلم های هندی نرسیده است چون حد اقل در فیلم های هندی در یک نگاه دختر و پسر عاشق همدیگر میشوند ولی در جامعه
ما به یک نگاه هم نمیرسد چون از پشت مبایل به مانند لیلی و مجنون میشوند
ناگفته نباید گذاشت که این عشق هایی که به مبایل شروع میشود به یک عشق ختم نمیشود چون تعدادشان به لایتنایی ختم میشود...ا