در حال حاضر به ایتالیا هستم و با تیم کوداکن جودو تمرین میکنم. سینسی کانتینی را از زمانیکه در سال 1980 به درجه کمربند سفید بودم میشناسم. شب گذشته جیاکامو پالینی, جیاکامو سانتینی و من با همدیگر تمرین کردیم و در هشت دوره به رقابت پرداختیم.
ساعت جودوی من روشن است و تمام رویدادها حتی آنهاییکه دور از انتظار من است را نیز ثبت میکنم. بطور غیر ارادی آنچه را که باید انجام شود و آنچه که در آینده انجام خواهد شد را تکرار میکنم. جودو یک ورزش وسواس آوری است. مشتاق تمرین آینده روز جممعه میباشم.
هر روزه پیراهن جودو خود را میپوشم و به یاد دوستهایم در نیویورک می افتم. همه شانرا یاد میکنم و همچنین به این اندیشه یم که باید بهتر آموزش ببینم و یا ماه سپتامبر زمانیکه پاه به میدان مسابقه میگزارم جهنم من خواهد بود.
یکی از بهترین دوستهای من جیم مورگان است. ما بشکل منظم در نیویورک تمرین میکنیم. او ورزشکار با سابقه ای با تجارب زیاد در رشته کشتی, جودو و جاجتسو می باشد. او کمترین زمان مبارزه را نسبت به زمان تمرینش در کارنامه خود دارد, و دوست دارد که در جریان تمرین های دوستها و رقیب هایش همیشه قرار داشته باشد.
دو روز پیش آقای مورگان برایم مقاله ای در مورد جودو فرستاد و اینکه این ورزش برایش چی مفهومی دارد. آنچه که او در موردش نوشته است:
جودو برایم چی مفهومی دارد,
بعد از یک دوره رقابتی کشتی در مدرسه و دانشگاه, به دنبال یک چالش دیگر جسمانی میگشتم.
زمانیکه در بریسول کانیتیکت زندگی میکردم و در سازمان “EPSN” کار میکردم, از رفتن به ورزشگاه محلی و فقط وزنه برداری احساس ختسه گی میکردم. در بین سالهای دوم و سوم دانشگاه خود در دوره های جودو شرکت کردم. سابق در مورد ورزش بسیار کم توجه بودم.اما حالا در حدود یک سال میشود که در آکادمی یو”Yu” در کانتون تمرینم جریان دارد. بیست و نه سال داشتم که ورزش عالی جودو را که مفهوم آن در زبان ژاپنی راه آرام میباشد شروع کردم. مانند همه ورزشهای رزمی جودو نیز یک ورزش متواضع است. همهشه در این ورزش کسی سریع تر, قوی تر, جوانتر, با حالت بهتر و فنی تر از شما وجود دارد.
در جریان بیش از نزده سال از جودو درسهای زیادی آموختم. یک سامانه خودی دفاع خودی را فرا گرفتم. شصت و هفت حرکت پرتاب کوداکن جودو را آموخته ام. همچنین روش متفاوت زندگی و شیوه متفاوت اندیشه را اختیار کرده ام. همه دوستهای نزدیک من امروزه با کدام ورزش مبارزه ای مانند جودو, کشتی و یا جو جتسوی برزیلی در ارتباط میباشند. به عقیده من انجام چنین ورزشهای طرز اندیشه ویژه ای را میطلبد. با استفاده از جودو من با ملیت های متفاوت مردمی, مردم از کشورهای متفاوت و با زمینه های اجتماعی متفاوت آشنا شدم. جودو سبب درمان روحی و روانی میگردد. بعد از یک تمرین سخت همه سرحال به نظر میرسند. همه نگرانی های من شستشو می یابند و با در عرق های من به بیرون جریان می یابند.
جم گارمن یک دوست و مربی بسیار خوبی برایم است. او همچنین تولید کننده و کارگردان فلم بونسر کرانیکل, یک فلم مستند بسیار خوب و تکرار جهان محافظان باشگاها و زندگی شبانه در نیویورک میباشد. از اینکه او را به حیث یک دوست, همکار جودو و یک فرد الهام بخش در کنار خود دارم خوشحالم.