با شش سال زندگی در نیویورک آزاردهندگی ماشین های میتروکارد(Metrocard) را درک میکنم. ام بی ای(MBA) معتبرترین شرکت جهان در عرصه این نوع ماشین ها نیست. چند هفته پیش یکی از ماشین های فروش خود کارشان(Vending machine) پول برگشتی مرا نپرداخت و از این جهت سه دالر از آنها طلبگارم که میشود با آن یک بسته جوز (گردو,چهار مغز) و یا یک چتری کوچک خرید.
من تنها شاکی این ماشین ها نیستم بلکه یک مجموعه از فلمسازهای انیمیشن مالزیایی نیز چنین دیدگاهی دارند. آنها با خلاقیت هرچه بیشتر در این مورد فلم مستندی بنام اخراج ساختند که داستان یک ماشین خودکار فروش را روایت میکند که در باز پرداخت پول با نقص روبرو میشود. ماشین دقیقا پیش از اینکه باید پول مایک (Mike) را بپردازد از کار باز میماند. مایک عصبانی میشود و محل را ترک میکند, اما ماشین در کمال تعجب به تعقیب او می پردازد. بیش از این ادامه نمیدهم, خودتان فلم را تماشا کنید. اما پرسش اینست که ماشین از مایک عصبانی چی میخواهد؟ چرا او را تعقیب میکند؟
فلم بصورت زیبایی ساخته شده است. تعقیب و گریزها شما را به تعقیب وا خواهد داشت, و موضوع دیگریکه در آن درخواهید یافت اینست که ماشین خود دارای قلب می باشد. البته به نوعی, فلم عجیبیست.
فلم را با دوستان و دشمنان خود به اشتراک بگزارید و فلمساز را در کسب درآمد و تمویل مالی فلمش یاری رسانید. آنها چنین شایستگی ای را و فلم های خوب شان شایستگی اشتراک گذاری را دارند.