یک سرخوشی ساده ناشی از برد تیم ملی فوتبال افغانستان

Posted on at


افغانستان برد! داشتم داد می زدم. خوشحال بودم، نه بخاطر اینکه دختر وطن دوستی هستم، نه بخاطر اینکه عاشق فوتبالم. فقط خوشحال شدم. حس کوچکی تمام وجودم  را در بر گرفت. با خودم گفتم:"پاکستان هر چیزش بدل است، فوتبالیست هایش هم بدل درآمد ما که ماییم سه به صفر شکسته شان دادیم.!"



ولی یکمکی دلم برای مردم افغانستان سوخت. اینقدر زیر آوار غصه گیر کرده اند که دنبال بهانه ای برای خوشحالی اند. با خودم گفتم:"بردن یک مسابقه فوتبال بهانه خوبیست برای خوشحال بودن برای هورا کشیدن، جیغ کشیدن، افغانی بودن را بر رخ دیگران کشیدن. از این موقع ها زیاد پیش نمی آید."



بعضی ها می گویند وطن دوستی یک ارزش اخلاقی است و برخی دیگر می گویند که وطن پرستی محدود کردن خود انسان به جایی است که انتخابش نکرده ای . نمی دانم من کدام یکم. شاید هیچکدام؟ آری هیچکدام. اینقدر مصروفم که حسی و علاقه ای به این بحث ها ندارم.


فوتبالیست های افغان گل زدند. همین برایم کافیست! خوشحالم و نمی خواهم کسی خرابش کند برایم مهم نیست که این حس وطن دوستی است یا یک سرخوشی ساده. خوشحالی در اینجا کم پیدا است، چرا وقتی هست چورش نکنم و ازش لذت نبرم؟


غروب امروز به یاد ماندنی تر بود. آفتاب هم داشت با ما جشن می گرفت. مردم خسته ولی صبورتر به نظر می رسیدند. کوچه ها خالی اما پر از احساس. آری باز هم حس شعر به سراغم آمده بود




About the author

FatimaHaidari

Fatima Hadari is an Afghan student now studing at the St. Timothy's School in Maryland, USA. She loves writing because it allows her to express her feelings freely. When she was 12, she started blogging in Farsi. Now she writes for Afghan Women Writing Project, Film Annex, and Women's Annex.…

Subscribe 0
160