معرفی شخصیت خواجه عبدالله انصاری

Posted on at


شیخ السلام ابو اسماعیل عبدالله بن ابی منصور محمد مشهور به خواجه عبدالله انصاری نویسنده ، شاعر و عالم بزرگ دین از سلسلۀ خانوادۀ ابو ایوب انصاری که حضرت رسول (ص) بعد از هجرت به مدینه در خانۀ او اقامت گزید. وی در روز جمعۀ دوم شعبان 369هجری قمری (مطابق 1006 میلادی) در یک خانوادۀ پرهیزگار و اهل تعلیم و تربیت متولد گردید.


این بزرگ مرد عرفان و اندیشه از نگاه معنوی و ادبی شخصیت چند جانبه است، مادرش از بلخ و زادگاهش شهر باستانی هرات بوده است، از خورد سالی دارای زبانی گویا ، استعداد فوق العاده و ادب پسند بود. در آن ایام در خانه از مصاحبت های یاران پدر که عموماً از بزرگان علم و مشاهیر هرات بودند ، بهرمند بود و در بیرون همراه پدر از مجالس وعظ و ذکر سود می جست.
چنانچه خود میگوید:«چارساله بودم که به دبیرستان شدم و نه ساله املاء می نوشتم و شعر می گفتم ، چارده ساله بودم که مرا به مجلس نشاندند و دیگران برمن حسد می کردند.»
نوجوانی خواجه انصار بدون سرپرستی سر شده ، چون پدرش به بلخ کوچیده بود و او تحت حمایت صوفی نامدار ( شیخ عمو ) قرار گرفته است. و درین وحله بوده که با استادانی چون یحیی بن عمار و خواجه محمد طاقی تاکی سجستانی مواجه گشت ، یعنی زمانیکه مسعود غزنوی حکمروای هرات بود و او در این زمان دوازده سال داشت. خواجه انصاری دوبار عزم سفر حج نمود ولی مؤفق به زیارت خانۀ خدا(ج) نشد، و در همین سفرها بود که با شیخ ابوالحسن خرقانی و ابو سعید ابوالخیر دیدار و گفتگو داشته است.
او در فقه دست توانائی داشته از روش امام حنبل پیروی مینمود و برعلاوه دوبار نزد استاد بزرگواری چون شیخ ابوالحسن خرقانی شتافته ، که این دیدارهایش با چنین مردی که دارای شخصیت عرفانی و معاشرتی بوده وی را تثبیت نموده است. معروفیت بیشتر این اندیشمند جهان اسلام از بابت رسالت و کتبی است که تألیف کرده نموده و عبارت اند از : طبقات الصوفیه سلمی ( به لهجۀ هروی ) ، تفسیر قرآن (که اساس کار علامۀ میبدی در تألیف کشف الاسرار قرار گرفته است.)
شیخ الاسلام خمواجه عبدالله انصاری در عصر خلافت القادر باالله عباسی (474_376ه.ق) چشم به جهان گشود درآن زمان شهر بغداد مرکز خلافت مسلمانان بود. فاطمیان در مصر و سلطان محمود غزنوی (421_383ه.ق) در خراسان ( افغانستان امروزی) حکومت میکرد.دامنۀ اختلافات گاهگاه به جنگ و خونریزی منجر میشد و آرامش مسلمانان را به هم میزد.
 از طرف دیگر اختلافات عقیدتی و مجادلات کلامی میان فرقه های و مذاهب مهم اسلامی بسیار شدید گشته بود ، تا به حدیکه هر یک دیگری را به کفر متهم میکردند. در چنین اوضاع و احوال سیاسی و مذهبی خواجه عبدالله انصاری با نوشته ها و اشعار خود مردم را به راه درست و صواب دعوت می نمود.  در زمان غزنویان و دورۀ سلجوقیان ، فشار علمای اشعری و معتزلی باعث تکدر خاطر وی گردید ، چنانچه در سال 430 قمری به مدت یکسال در پوشنگ هرات بواسطۀ مخالفت با طرز دیدها به زندان افتاد.
این شخصیت روشن فکر به سن هفتاد سالگی رسید ، بینائی هر دو چشمش را ازدست داد، ولی با وجود آنهم تا آخر عمر به سیر و سلوک معنوی ادامه داد و دریچۀ ی درس و آموزش وی بروی شاگردان بار بود.وی به دو زبان دری وعربی آثار گرانبها نوشته و سر انجام در روز جمعه 22 ذی الحجه سال 481 هجری قمری (مطابق 1088 میلادی) چشم از جهان بسته و در گازرگاه هرات مدفون گردید.خواجه عبدالله انصاری یکی از بزرگترین ادیبان زبان دری بود که همیشه چه در زمان حیات و چه بعد از مرگش مورد احترام بوده است.


آثار گرانبهای این راد مرد عرفان و شاعری عبارت اند از : مناجات نامه ، هفت حصار ، نصایح ، زاد العارفین ، کنزالسالکین ، منازل السایرین ، ذم الکلام ، قلندرنامه ، محبت نامه ، صد میدان ، رسالۀ دل و جان ، رسالۀ واردات ، الهی نامه ، مقامات ، مخاطبات ، مذاکرات ، ارادات نامه ، نصیحت نامۀ وزیر ، گنج نامه وغیره...
نمونۀ کلام وی:
کریما !
گرفتار آن دردم ، که تو درمان آنی *
بندۀ آن ثنا ام ، که تو سزای آنی *
من در تو چه دانم؟ *
تو دانی! *
تو آنی که گفتی من آنم! *
آنی*
خداوندا!
کجا باز یابیم ؟ آنروز ، که تو مارا بودی و ما نبودیم*
تا باز به آن روز رسیم ، میان آتش و دودیم*
اگر به دو گیتی آنروز یابیم ، پُر سودیم*
ور بود خود را در یابیم ، به نبود خود خشنودیم*



About the author

TobaSeddiqi

She is Toba Seddiqi student of Ali-Sher-Nawai. She is studying in 11th class, and favorite of getting online and studying english.lives in herat_afghanistan. and a member of british council school online project.

Subscribe 0
160