بسیاری از مردم مواد مخدر را به خاطر نبودن وظایف و تعلیم و تربیه درکشور استعمال می کنند،
حکومت باید تعداد مراکزتعلیم و تربیه را در رابطه به مضرمواد مخدر در سراسرکشور افزایش دهد ودرمکاتب با دیگر مضامین، به خصوص مضون اضرارمواد مخدر را علاوه نماید.
بیکاری هزاران طفلی که سرنوشت شان تا هنوز معلوم نیست، و از سواد کافی برخوردارنیستندبیشتر به استفاده ی مواد مخدر روی می آورند.
اگر حکومت قاچاقبران مواد مخدر را دستگیر وآنها را مجازات نموده وکشت این مواد را درافغانستان توقف دهد، شاید کشورما عاری ازمعتادین مواد مخدرگردد.
پولیس درکنترول مواد مخدر درکشور نقش کلیدی را ایفا می کند. مگرما ! از کسانی که مواد مخدررا استفاده می می کنند اقتضا می کنیم تا آن را توقف دهند، زیرا این مواد تمام جامعه را نابود خواهد کرد.
اعتیاد و مصرف مواد مخدر والکل
اعتیاد ومصرف مواد مخدر و الکل ازعواملی فردی یی مهم بروز خشونت با زنان در خانواده شمرده می شود. تحقیقات نشان می دهند که مردان همسرآزارشصت تا هفتاد درصد به مصرف و الکل و دوازده تا بیست درصد به مصرف دیگر مواد مخدر حین حمله به همسردچار بودند. عموماً پذیرفته شده است که الکل بیشترتسهیل کننده یا انگیزانندهی حمله به همسراست تا علت آن، و اغلب خشونت را موجه ومشروع می سازد.
بی تردید مصرف الکل قدرت مهار رفتار را تضعیف می کند و همین امر، زمینه ی بروز خشونت مرد با همسررا فراهم می سارد. به طور کلی اعتیاد نقش مؤثری در فروپاشی خانواده ها درکشور ما داشته است. با مصرف نظرازعلت و ریشه های اعتیاد، افراد معتاد، به سبب ویژگی های شخصیتی ای پیدا می کنند، مرتکب رفتارهایی می شوند که روابط آنان را با دیگران خصوصاً خانواده مشکل می سازد. غیراجتماعی بودن که عامل رفتاری خاص معتادان است، تحمب فرد معتاد را برای اطرافیان مشکل یا ناممکن می کند. فرد معتاد که پس از ستیزه های دورنی، به خود ویرانگری روی آورده، خشونت درونی شخصیت را به افراد دیگر جهت می دهد. مطالعات دیگرنشان می دهد که مردان معتاد به علت محدودیت های شدید وبرخی ازکنترول های سختی که بر رفتارهای آنها اعمال می شود، مرتکب خشونت علیه خانواده می شوند؛ به خصوص که عملکرد خانواده ی معتادان بسیارپایین ترازخانواده های عادی می باشد. لذا فردمعتاد برای خلاصی ازاین وضعیت، ازخشونت استفاده می کند. ازاین روی، طی فرصت هایی که برای درمان یا بازتوانی فرد معتاد پیش می آید و فرد معتاد ازمصرف مواد، فاصله می گیرد، میزان خشونت اوعلیه همسرش کاهش، و قابل ملاحظه ی پیدا می کند. ازبین رفتن روابط صمیمی خانوادگی، وضعیت بد معیشتی و بیکاری فرد معتاد نیز موجب بروز خصومت، پرخاشگری و همسرآزاری می شود.
