من استم انتحاری
کارهای من است بحرانی
جهاد میکنم در وطن
لذت میبرم از کشتن
نیستم در خیال هیچ کس
چه مسلمان چه کافر چه هرکس
تباهی کار من است
خاص ملایان یار من است
تربیه می شوم از سوی خاص ملایان
پس من استم اصلی مسلمان!
خاص ملایان به من نان میدهد
پیسه ای فراوان میدهد
میگوید جهاد کن در راه خدا
تا برایت باز کند در بهشت را
خیر است که چند مسلمان کشته شد
در سرک ها خون ریخته شد
خانه ی خدا غلتیده شد
قرآن آن سوخته شد!
من انتحاری نمی کنم خود را
تا دیگران را فریب دهم فردا
خودکشی حرام شد در اسلام
انتحاری خو حرام نیست او جوان!
این راهی است به بهشت
خدا در قرآن خود نوشت؟!
تو ای نادان و پست
ندانی خدا همه را دوست تر است
نگفته خدا چنین گپ
که بکش مردم را به ناحق
ترا بسوی دوستی بخواند
او از دشمنی براند
خودکشی را حرم کرد
بهشت را برایش تمام کرد
این است گناه کبیره
که بکشی بی گناه مسلمانی ره
اگر کافر را کشتی به ناحق
خدا از این کار ات میپرسد در قیامت
اطفال را یتیم کرده یی
خانه ها را غمگین کرده یی
خود را بردی بی کفن
تکه تکه شدی او کودن
اگر این کار روا بود
چرا خودش از آن لرزان بود؟
او برای خود میله کرد
ترا به نار دوزخ تیله کرد
نوشته: محمد الیاس حاتمی