درفرهنگ اسلامی درداستان خلقت انسان گفته شده است؛ که، رسم قتل وکشتاررا قابل باکشتن برادرش هابل دربین فرزندان آدم به جاگذاشت. به این ترتیب بنیاد برادرکشی وهمدیگرکشی اغازیافت.اگریک نگاهی به تاریخ بشر بیندازیم وازاین رهگذربه تاریخ توجه کنیم متوجه خواهیم شد که درتمام مراحل تاریخی و دربین همه امت ها وقوم ها جنگ وکشتاروجودداشته است.
بشرموجود توجیه گر ودلیل پردازاست. برهرعملکردخود دلیل می اورد وآن راتوجیه می کند، گاه این توجیه شان دینی مذهبی، گاه نژادی زبانی ،گاه هم جنسیتی وگاه فکری وایدیولوژیکی ویاهرتوجیه دیگری می باشد.دررابطه به عمل قتل نیز این توجیهگری ودلیل پردازی وجودداشته است.ازکشتارهای انفرادی گرفته تاان جنگ های بزرگ وخونینی که درطول تاریخ به راه انداخته شده وجان ملیون هاانسان دران گرفته شده ویرانی وبربادی به باراورده است،که برای همه ی شا ن توجیه ودلیل وجودداشته است.
اماآنچه که دراین جا قابل توجه ومورد پرسش است؛ این است ،که تاچه وقت جان انسان ها قربانی این توجیه های نژادی، زبانی ،قومی، مذهبی ،دینی، جنسیتی وایدیولوژیکی شوند. آنچه مسلم است این است که انسان ها بازبان ها، نژادها ،عقاید ،فرهنگ هاوجنس مختلف است وخواهد بودوزندگی درگیر همین کمنداست. پس دراین چرخه که قتل وکشتارنتیجه ی ان بوده است ،ایا امکان ان وجود دارد که ازاین گردونه خارج شویم، وشاهد جهانی باشیم که به رغم این تفاوت ها دیگرانسانی انسانی دیگررابه خاطرقومیت ،عقیده نژاد ،زبان وهرچیزدیگری یکدیگرخودرانگشند.
به باورمن رسیدن به این هدف ممکن است به شرط این که ،نوع نگاه مابه انسانیت تغییر کند ،انسان رابیرون ازاین دایره ی تفاوت هاوتناقض هامعنی کنیم ،به انسان جایگاه ومقامی قایل شویم ورای قوم ،زبان ،نژاد، مذهب، جنس و... به عبارت دیگرانسانیت فوق همه چیزقرارگیرد. به تعبیرقرآن به انسان کرامت نهاده شود. درچنین صورت است که شاهد توقف این تجربه ی تلخی تاریخی خواهیم بود.اما اینکه چنین چیزی امکان پذیراست یاخیر؟
من فکرمی کنم این امرممکن است وخوشبختانه سیرتحولات فکری، فلسفی وتغییرات سیاسی اجتماعی به همین مسیرره می پیماید.به خصوص درنظم نوین جهانی انسانیت فوق ایدیولوژی ،نژاد تعریف می شود .کم کم شاهدان هستیم که انسان هابه رغم همه تفاوت دارای حقوق وامتیازات یکسان باشند.
نویسنده :عوض فرهنگ
