فیلمنامه حادثه دلخراش

Posted on at


 


بلاخره بعد از یک هفته خستگی هر روز مکتب رفتن انجام وظایف روز جمعه شد همه ارام بروی بستر خود به خواب راخت بودند تا اینکه خستگی یک هفته ای خود را رفع کنند سکوت بر همه جا حاکم فرما بود . هوای مرطوب و باد خفیف خزانی در حال وزیدن بود بوی برگهای پاییزی حس می شد بعضی ها به قصد این بودند که رفته وضو گرفته و نماز فرض خداوند (ج) را ادا نمایند ولی هوای سرد مانع برخواستن شان میشد تا این که صدای دلخراش که به گوشها را با نوازش دردناکش لمس میکرد سکوت و ارامش را در هم شکست همه برخواستند تا ببینند ای صدا از چی بود که بر قلب شان چنگ زد . این چیزی نبود جز صدای انتحاری که در فاصله یک کیلومتری خانه به وقوع پیوسته بود همه به ان سوی میدیدند که یک دود سیاه به اسمان بالا شد و محل واقعه را سیاه کرد و دلها جاشده بود دست و پاه ها می لرزید بدن تعادلش را از دست داده بود قلب ها تاپ تاپ میزد همه با حیرت زده گی میدیدند و به غیر از تماشا کردن دیگر هیچ کاری نبود ماردم گفت: وای خدای من باز یک انفجار دیگر  دهان ها با الفاظ وای خدای من باز مانده بود کودکان با این که نمی دانستند که چی شده است باز هم وقتی بزرگان را در حال تماشا کردن و متاثر بودن میدیدند انان نیز ناراحت میشدند و نوجوانان به این فکر بودند که کودکی شان با این نا ارامی تیر شده است ایا نوجوانی شان نیز با همین شورش ها خواهد بود؟ این تنها سوالی بود که در ذهن همه طرح شده بود بعدا همه در پیش تلویزیون رفتند

تا محل واقعه را بدانند.


تا اینکه در پیش نویس تلویزیون نوشته شد حوالی ساعت ۵:۳۰ صبح روز جمعه ۱۳۹۲/۶/۲۲ یک موتر مملو از مواد انفجاری به دروازه سفارت امریکا در هرات انفجار شده و چند تا مهاجم مسلح داخل شده و جنگ میان شان ادامه دارد. جزییات بیشتر در سرویس خبری بعدی به نشر می رسد همه هوش و هواس به طرف تلویزیون بود صدای فیر ها و انفجار های پی دی پی به گوش می رسید تا اینکه بعد از ۳ ساعت با کشته و مجروع شدن ۲۱ تن به پایان رسید همه ناراحت شدند باز هم مثل هر روز و هر ساعت یک انفجار دیگر و قربانی شدن اشخاص بی گناه ایا این هرج و مرج به وپایان خواهد رسید ؟ ایا روزی در کشوری که ۳۰ و چند سال جنگ های پی دی پی ادامه دارد ارامی خواهد شد ؟ این سوالاتی است که موضوع رسانه ها و ذهن مردم را رد برگرفته است . سرخط هر خبر تلویزیونی ؛ روزنامه ؛ مجله و غیره رسانه های خبری این اولین انفجاری بود که بعد از خوشی که اولین بار کشور غم دیده افغانستان کپ قهرمانی فوتبال جنوب آسیا را بدست اورده بود. 

خوشی زود گذری که گل لبخند را بر لبان تمام مردم پیر و جوان کودک و نوجوان ؛ مرد و زن افغان اورده بود که همه با شعارهای زنده باد افغانستان این خوشی را رد کوچه و بازار تجلیل میکردند این واضح است که همه به امید این هستند که روزی امنیت و صلح برقرار شود و گل لبخند برای همیشه بر روی لبان مردم زحمت کش افغان شگفد ؛ به امید انروز همه به غیر از این که دست به دست هم  داده و در برابر دشمن ایستاده شده و از هر نوع کوشش دریغ نورزیم نه اینکه رفته و کشور را به حالش رها کنیم پس به امید همین روز باورنکردنی.

پس زنده باد افغانستان 

 


About the author

160