آسمان ملتم آبی باد من صلح میخواهم !

Posted on at


 یکی از زیباترین واژه گانی که به فراسوی هستی ، خوشبختی ، دوستی و لبخند میکشاندم صلح است.

برایم مهم نیست سازمانهای بزرگ جهانی ؛ یا گروهای بزرگ سیاسی در این مورد چه میگویند.

اما من به عنوان کسی که دنیایی به این وسعت را محلی برای زندگی میدانم باید بگویم دلم دراین پهنای بزرگ آرامش میخواهد .

میخواهم برای شروع هر روزم بهانه داشته باشم و تضمینی برای ادامه آن.

میخواهم قدرت حس اینکه میتوانم برای بودن و ماندن مبارزه کنم را بیابم .

دلم میخواهد یک آرامش همیشه گی مهمان خانه های سرد ملتم شود تا بجای اینکه برای امن بودن هراسیمه باشند خاطر آسوده در پهنای زیبای سرزمین شان زندگی کنند.

من به عنوان یک بشر چیزه زیادی نمیخواهم ، فقط همین را باید بگویم که دیگر خسته شدم از شندین صدای ناخوشایندی که هفته ای بار برای گرفتن جان مردم بی گناهم در گوش هایم طنین انداز میشود .

دلم میخواهد روزی را در تصویر چشمهایم مشاهده گر باشم که دیگر همه چیز آرام و روبه راه است و هر لبخند از ته قلب هر یک از مردم سرزمینم سرچشمه میگیرد .

راستش وقتی منظره زیبای کشورم را نگاه میکنم در دل با خود حرف میزنم و میگویم : حیف است که بهشتی به ین زیبایی در فضای ناخوش آیند جنگ مه آلود باشد.

دلم میخواهد که آنقدر آرامی در اینجا حاکم باشد که صدای پر هیاهوی دریاهای زیبایش مرا به خنده در آورده و گوش هایم را از صدای های شنیده شده گذشته ها شستشو دهد .

کوه های سر به فلک کشیده ملتم همیشه به غرورم می افزاید و مرا به بر برخواستن طلوعی همیشه گی از یشتش نوید میدهد و دلمرا درگیر رویای آزادی و صلح میکند .

و من یقین دارم توقع زیادی ندارم ، دلم یک معجزه میخواهد برای اینجا ، یک اتفاق خوب و زیبا ،برای مردم خوبش برای کودکان معصومش برای دخترانه زیبایش ، برای پسران شجاعش برای مردان غیورش برای مادران پاکدامنش ،برای همه آن عظمتی که در دل این خزانه نهان است و برای همه این ها دلم یک روز خوب با آسمانی صاف ،بی غبار و آفتابی میخواهد.

آسمان ملتم آبی باد من صلح میخواهم !



About the author

160