دو تر بوز در یک دست دارم

Posted on at


جهان امروزه به طور خیلی سریع به پیش می رود و هر روز همه شاهد تحول و پیشرفت در عرصه های مختلف هستیم. این در حالی است که انسان ها خواب و استراحت بر خود حرام کرده اند و با کوشش های شبانه روزی, پشتکار و کار خستگی ناپذیر هر روز به یک چیز نو و دستاورد بزرگ نایل می شوند.



مردمان کشورهای توسعه یافته به این پی برده اند که چگونه باید کار کنند و به کارهای خویش چگونه رسیدگی و برنامه ریزی کنند. باید گفت که پیشرفت و بهبودی وضع انفرادی و یا هم سرتاسری مستلزم کمی دلسوزی, مسولیت پذیری و کارسخت است که این همه ضامن رستگاری است.



مردمان کشورهای عقب مانده و یا هم در شرف توسعه یافتن غرق در تنبلی اند و کارهای چشم گیری انجام نمی دهند, غافل از اینکه می توان با چند مورد که باید در نظر گرفته و تطبیق شود, حال و آینده ی خود و جامعه ی خویش را تضمین کرد.مردم به اصطلاح جهان سوم – که این اسم نیز از فرط عقب ماندگی و کم کاری مردم آن سرزمین نهاده شده است – همه به این فکر اند که , دو تربوز در یک دست گرفته نمی شود, در حالی که چندین تربوز را به یک دست گرفتن هم کاری چندان محال نیست اما ای بسا که مشکل است نه ناممکن.


پس می خواهم که بلند فریاد بزنم که ای مردم عزیز کشورم هر کار آن چنان که تصور می کنید هم محال نیست دو تربوز به یک دست گرفته می شود, لازم استکه جای تربوز ها درست و به طور فنی انتخاب شود.


من هم به این معتقدم که چندین کار را در عین حال و انجام دادن مشکل است. باید کمی دقیق تر نگریست, اما به این کار نیاز داریم.کمی به اطراف خود نظر می اندازیم از خودرترین مشکل ها شروع تا بزرگترین آنها خیلی وحشتناک است چی معظل های خودی یا در سطح جامعه و کشورمان.در اصل هیچ قابل مقایسه نستیم, پس به نظر شما چی باید کرد؟


اگر از من بپرسید, پاسخ من همین است که بیا چند تربوز را به یک دست بگیریم, کوشش کنیم از انجام هیچ کار برای بهبودی این وضع نترسیم به شرط آن که طریقه ی موجود ما درست و بر اساس اصل ها و روش های زندگی ما و عقیده های ما استوار باشد.


بنابرین به این اساس باید در کارها و طریقه اجرای آن بازنگری کلی کنیم, ببینیم که چه کرده ایم و در کجای کار اشتباه کرده ایم. البته بعضی از راهکارهای دیگر نیز موجود است که ا برای رسیدن به هدف مان ممد واقع می شود. از جمله ی این راهکارها یکی هم می توان از برنامه ریزی نام گرفت, برنامه ریزی مهمترین قسمت کار ماست که مو به مو باید محاسبه شود و نیز لازم دانسته می شود که برنا مه های ساخته ی خودی به طور فرضی تجربه شود تا باشد که در هنگام پیاده کردن میزان خطر ها کاهش یابد. برنامه ریزی برای اجرای هر عملی مهم پنداشته می شود و گویند که اگر کسی برنامه ی نادرست طرح ریزی کند گویا برای نابودی خود برنامه ریخته است.


به همین ترتیب فرصت شناسی نیز از ارزش والایی بر خوددار است. در هر برهه ی زمانی و مکانی که قرار داریم باید چشم و گوش ما هر کدام چهار تا شود تا بتوانیم که فرصت شناسی کنیم و به آن متوصل شویم و در این راستا باید زمان را از دست ندهیم چون فرصت ها همیشه زاده ی زمان خاص می باشد.


هم چنان باید گفت که مشکل ها را ریشه یابی و برای آن راه حل های قابل تطبیق را دریافت کنند و بناید تفریح را فراموش کنند. ای بسا این که وقتی هم شاید پیدا نکنند اما باید برای تفریح برنامه ریزی کنند.


این همه موضوع ها بر می گردد به انگیزه ی شخص ها که باید برای هر امری که انجام می دهند داشته باشند, چون انگیزه تصمیم های جدی را در پی دارد. بنابرین در این راستا انسان ها بایدخود کار و عامل باشند نه اینکه واکنشی, زیرا عاملان تا خود از پادرنیایند از کار و زحمت کشی دست بردار نیستند اما انسان های واکنشی وابسته به عامل های بیرونی اند .


در اخیرمی خواهم چند مورد دیگر را نیز متذکر شوم و آن اینکه متوجه ی چند مورد دیگر نیز باید بود:


داشتن جسم سالم ( تغذیه ی خوب و ورزش)   


 معنویت ( بهترین را ه توصل به خداوند در تنهایی هاست)


 ذهنیت ( تفویه کردن )


ارتباط اجتماعی ( بر اساس وابستگی متقابل نه غرض های شخصی ) 



About the author

farzadsalehi

Student of Journalism Faculty

Subscribe 0
160