گلی که پر پر شد

Posted on at



 

 

او از فقر شکایت دارد از فقر و تنگدستی ، از تنگدستی که اورا گلی پرپر شده ساخت .

او در خانواده فقیر و نادار به سر میبرد پدر و مادر بخاطر بقای زندگی نادیه او را به خانه خواهرش فرستادن .

 ظلم و خشونت شوهر خواهر سبب شد تا آنجا را نیز ترک و راهی خانه ماما که سه خانم دیگر داشت گردد.

 

 

همه خانم ها به سان برده مصروف قالین بافی بودن نادیه که تازه وارد دوره نوجوانی شده بود زیبایی او به سان شمع شب افروز در مقابل کارگاهی قالین می افروخت .

خواستگار های پیهم نادیه مامای او را به وسوسه در آورد، گاه و بیگاه او را در اطاق تنها میخواست و در کنار او به بهانه نصیحت و نوازش نادیه را لمس میکرد.

 

 

 نادیه که تازه دوره نوجوانی را سپری میکرد از شرم گونه هایش قرمز میشد و از حیا به ماما چیز نمی گفت ولی مامایش با شیطنت او را مورد آزار و اذیت قرار میداد تا اینکه خانم مامای رنگینه از این موضوع آگاهی پیدا کرد به عوض اینکه نادیه را کمک نماید او را تحقیر و در خانواده به عنوان دختر بی عفت معرفی کرد.

 نادیه سخت در رنج بود از فرط ترس و حیا موضوع را به کسی  بازگو نمی توانست زیرا مامای اویک خانم خودرا در بستر خواب خفه نموده بود اوترس آن داشت تا مبادا این موضوع تکرار شود ماما روز ها را به همین سان گذراند .

روزی از روز ها نادیه مصروف دوشیدن شیر در طویله بود ناگهان درب طویله بسته شد و مامایش بر او تجاوز کرد این حمل مکرراٌ انجام میشد و نادیه تهدید به مرگ میشد تا از این موضوع کسی آگاه نشود .

 

 

رویه خانم های ماما با نادیه روز به روز تیره تر میشد خانم ها بلاخره شوهر را مجبور ساختن تا نادیه را از خانه خارج نماید.

 سر انجام مامایش نادیه را با خواهر زاده خود که در ایران به سر میبرد نامزد کرد مراسم نکاح غیابی صورت گرفت تا نادیه را به ایران بفرستند چند روزی از عروسی نادیه نگذشته بود که برادر شوهرش نیز به او تجاوز کرد این بار نادیه زندگی آینده را تاریکتر دید ومجبوراً خانه شوهر را ترک و به یکی از نهاد های دفاع از حقوق زنان پناه برد . 

اکنون که دوسیه نادیه مراحل ابتداییه را طی نموده ماما و خواهر زاده هر دو فرار را برقرار  ترجیح داده و نادیه در حالت بی سرنوشتی به سر میبرد.

 
 
 
 
 
 
 


About the author

160