لبخنــدی که انسان را افســون می گردانـد

Posted on at


هر کس میخواهد درباره ای یک چیز از خود نوشته داشته باشد


پس اگر بخواهم نوشته ی زیبا بنویسم خواهد درباره ی لبخند نوشت .لبخندی که توسط احساس آن را نمایان می کنیم لبخندی که  انسان را از نشیب زندگی دور می کند


لبخندی که فکر می شود آفتاب در آسمان می درخشد



چون شاد بودن انسان را از هر اندوه و غم نجات می دهد از غم های که در درون قلب جا دارد . از غم های که در وجود ریشه دوانده از غم های که هر لحظه ای شاد را به اندوه مبدل می کند


نمی خواهم از فریب بنویسم


نمی خواهم از درد بنویسم


نمی خواهم از جدایی بنویسم


نمی خواهم از تنهایی بنویسم


می خواهم درباره ی آن چیز بنویسم که با خواندن آن شاد شوم با خاندن آن انگیزه های خوب برایم رخ بدهد


می خواهم همیشه شاد باشم چون شاد بودن مستی زندگی است . شاد بودن عشق به زندگی است شاد بودن شیرینی زندگی است



وقتی خوشحال باشم تمام آرزوهایم در من زنده می شود


وقتی خوشحال باشم فکر می کنم تمام دنیا خوشحال است


فکر می کنم بر لبان همه خنده است


فکر می کنم همگی احساس مرا دارد


لبخندی که نمی خواهم که دور باشی


نویسنده:فاطمه فرح



About the author

samira_noori

she is lade which lives in Kabul and love her Afghanistan

Subscribe 0
160